ترجمه
نوشتن دیدگاه

اتحاد آمریکا و اسرائیل

اتحاد آمریکا و اسرائیل

نسخه‌ی چاپی (پی دی اف)

نوشته‌ی: جوئل بنین

ترجمه‌ی: تارا بهروزیان

 

 

جریان‌های مسلط در جنبش صهیونیستی از زمان مقدم بر تاسیس کشور اسرائیل تاکنون با فرهنگ، سیاست‌های انتخاباتی و اقتصاد سیاسی ایالات متحده آمریکا هماهنگی نزدیکی یافته‌اند. شیوه‌ی اسرائیلی انباشت سرمایه از یک شیوه‌ی توسعه‌ی سوسیال دموکراتیک دولت‌محور با مولفه‌ی نیرومند جمعی به سرمایه‌داری نئولیبرال فردگرا تغییر جهت داده است. اما رابطه‌ی همزیستی با ایالات متحده به‌رغم تنش‌های دوره‌ای مهم ثابت مانده است.

رابطه‌ی صهیونست‌های ایالات متحده و اسرائیل را حمایت الاهیاتی از بازگشت یهودیان به سرزمین مقدس، حس تعهد در قبال بازماندگان هولوکاست، قدرت سیاسی رای‌دهندگان و حامیان مالی یهودیِ حزب دموکرات و اتحاد استراتژیکی که ریشه‌‌اش به جنگ سرد می‌رسد اما پس از آن نیز ادامه یافت، شکل داده است. این رابطه پس از جنگ ژوئن 1967 [1] عمیق‌تر و به اتحادی چندوجهی تبدیل شد که نخستین بار رئیس‌جمهور رونالد ریگان آن را اعلام کرد. امور پرسنلی، تکنولوژی، امور مالی، و تولید بخش‌های صنعتی امنیتی/نظامی و فناوری پیشرفته این دو کشور از دهه‌ی 1980 بیش از پیش در هم تنیده شدند. جنگ جهانی رئیس‌جمهور جورج دابلیو بوش علیه تروریسم باعث افزایش همکاری در زمینه‌ها‌ی اطلاعاتی، نظامی و نیروی پلیس داخلی شد که در دوران اوباما و پس از آن نیز ادامه یافت. گفتمان سیاسی این دو کشور درباره‌ی مسائل خاورمیانه به واسطه‌ی این مناسبات چندگانه در بسیاری موضوعات به هم شبیه شده است. با این وجود، اسرائیل هرگز دولتی دست‌نشانده و سرسپرده نبوده است، چرا که در بسیاری از مسائل از جمله ضروریات امنیتی موردِ تصور اسرائیل، مسئله‌ی ایران، و سرزمین‌های اشغالی فلسطین اختلافات پررنگی میان این دو کشور وجود دارد.

انگاره‌های پروتستانی بازگشت یهودیان به صهیون از اوایل دوره‌ی استعمار «در فرهنگ آمریکایی رواج داشته است».[2] در 1891، شش سال پیش از بنیان‌گذاری سازمان جهانی صهیونیسم [3]، پدر روحانی ویلیام بلکستون [4] طوماری را به رئیس‌جمهور بنجامین فرانکلین هریسون عرضه و از او درخواست کرد که به یاری یهودیان روسی تحت آزار و اذیت بیاید و از اسکان آنان در فلسطین حمایت کند. بلکستون باور داشت که احیای حاکمیت یهودیان در فلسطین پیش‌شرط ظهور دوم عیسی مسیح است. اگرچه اغلب پروتستان‌ها به این دست معادباوری‌های تقدیرگرایانه‌ی هزاره‌باور روی خوش نشان نمی‌دهند، اما درخواست بلکستون چندان عجیب نبود. بیش از چهارصد نفر از صاحبان صنایع برجسته، شهرداران شهرهای بزرگ، رهبران کنگره، ویراستاران و ناشران نشریه‌های اصلی، روحانیون مسیحی رده‌بالا، و رئیس دادگاه عالی این طومار را که به «یادبود بلکستون» شناخته می‌شود امضا کردند. امروزه انجمن مسیحیان متحد برای اسرائیل از این مورد به عنوان نمونه‌ای از الهیات سیاسی یاد می‌کنند.

یهودیان آمریکایی به جماعتی ثروتمند و پرنفوذ به لحاظ سیاسی تبدیل شده‌اند که به وضوح در میان متخصصان، وال‌استریت، رسانه‌ها، هالیوود و قشر روشنفکر حضوری چشمگیر دارند. یهودیان غیرصهیونیست و منتقد اسرائیل همواره غالب بوده‌اند. اما حامیان اسرائیل از سازماندهی و بودجه‌ی بهتری برخوردارند و در فرهنگ عمومی و عرصه‌ی سیاسی تاثیرگذارترند. رئیس‌جمهور ترامپ عمدتاً به سبب فشار از سوی لابی‌گران صهیونیست و با توجه به تامین‌ مالی تضمین‌شده‌ی یهودیان از سوی حزب دموکرات و رای بالای یهودیان در نیویورک و دیگر شهرهای کلیدی، دولت اسرائیلِ تشکیل‌شده در 14 مه 1948 را به رسمیت شناخت.‌ [5]

پیوندهای فرهنگی و نفوذ انتخاباتی و مالی لابی اسرائیل عناصری اساسی در مناسبات ایالات متحده و اسرائیل هستند. اما تاکید بیش از حد بر این عوامل به تنهایی مولفه‌های مادی و استراتژیک در این اتحاد و کارکرد آن را به مثابه‌ی ستون امپراطوری آمریکا در خاورمیانه پنهان و مبهم می‌کند.

آغاز روابط استراتژیک

گام‌های نخستین نهادینه‌سازی روابط استراتژیک اسرائیل و ایالات متحده توسط رئیس سازمان ضدجاسوسی سیا، جیمز جیزس آنگلتون [6] برداشته شد. او از 1951 مسئولیت روابط با سرویس‌های مخفی اسرائیل را برعهده گرفت، ریاست میز اسرائیل در سازمان سیا را عهده‌دار شد و بر پایگاه این سازمان در اسرائیل نظارت می‌کرد. آنگلتون هنگامی‌که عوامل اطلاعاتی اسرائیل متن کامل سخنرانی مخفیانه‌ی نیکیتا خروشچف در کنگره‌ی بیستم حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی را در محکومیت جنایات استالین که برای نخستین‌بار در اختیار غرب قرار می‌گرفت به او تحویل دادند، سوءظن‌های اولیه‌ی خود درباره‌ی تمایلات شوروی‌دوستی برخی از صهیونیست‌های سوسیالیست را کنار گذاشت. متعاقباً آنگلتون با تعصب و جدیت بسیار درصدد همکاری اطلاعاتی با اسرائیل برآمد، به‌گونه‌ای که به گفته‌ی مئیر آمیت [7] ، رئیس موساد، «به بزرگ‌ترین صهیونیست » تبدیل شد. [8]

در نتیجه، آنگلتون این احتمال را که اسرائیل از 1957 تا 1978 بیش از 330 کیلوگرم اورانیوم با غنی‌سازی بالا را از شرکتی در پنسیلوانیا که گروهی از صهیونیست‌های مخلص، تاسیس و مدیریت می‌کردند ــ شرکت مواد و تجهیزات هسته‌ای [NUMEC] ــ به این کشور منتقل کرده است (یعنی به سرقت برده است) چندان با جدیت مورد بررسی قرار نداد. [9] ظاهراً او معتقد بود که تداوم همکاری اطلاعاتی با اسرائیل مهم‌تر از تقویت سیاست رسمی ایالات متحده در مخالفت با اشاعه‌ی هسته‌ای بود. ماجرای NUMEC تنش‌های مزمن در مناسبات ایالات متحده و اسرائیل را برجسته کرد و در عین حال آن را عمیق‌تر کرد و تداوم بخشید.

هرگاه رهبران اسرائیل ضروری و ممکن بدانند، بدون تأیید واشینگتن یا حتی در مخالفت با منافع ایالات متحده عمل می‌کنند. بدنام‌ترین نمونه از این رویکرد، حمله به ناو یواس‌اس لیبرتی [10] در جنگ ژوئن 1967 بود که در آن نیروهای هوایی و دریایی اسرائیل 34 نفر از خدمه را کشتند و 171 نفر را زخمی کردند. تا زمان ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، مقامات واشینگتن علناً منتقد پروژه‌ی شهرک‌سازی اسرائیل در کرانه‌ی باختری و شرق بیت‌المقدس، و اقدامات این کشور برای الحاق این اراضی و نیز بلندی‌های جولان سوریه بودند. جیمز ماتیس، وزیر دفاع سابق، و دیوید پترائوس، رئیس سابق سیا، اعلام کردند ناکامی در رعایت حقوق فلسطینی‌ها از سوی اسرائیل در دورانی که به عنوان فرماندهان ستاد مرکزی فرماندهی آمریکا خدمت می‌کردند دِیْنی است که در حوزه‌ی مسئولیت‌ خود به گردن دارند. [11]

همان‌طور که در خصوص دیگر متحد اصلی منطقه‌ای آمریکا، عربستان سعودی، صادق است اتحاد با اسرائیل هزینه‌هایی دارد. این مسئله به این سبب هم‌چنان به قوت خود باقی مانده و تشدید شده است که اسرائیل در توازن قوا، دارایی استراتژیکی است. دریادار مایک مولن، رئیس ستاد مشترک ارتش، در دوم مارس 2011 ، در برابر کنگره شهادت داد که اتحاد با اسرائیل «ارزش فوق‌العاده‌ای» دارد و برای امنیت ملی ایالات متحده «کاملاً حیاتی» است. [12] رابرت گیتس، وزیر دفاع نیز با او موافق بود.

کمک نظامی هدیه به اسرائیل نیست؛

ثروتی بادآورده برای صنایع نظامی آمریکا است

اسرائیل از نخستین سال‌های تاسیس‌اش‌ به دنبال برقراری روابط امنیتی علناً رسمی ‌با ایالات متحده بوده است. [13] این روابط از 1962 آغاز شد؛ دولت کندی با وجود نگرانی‌اش درباره‌ی برنامه‌ی هسته‌ای اسرائیل اعلام کرد که اسرائیل را به موشک‌های دفاعی زمین‌به‌هوای هاوک مجهز خواهد کرد. در 1966 جانسون، رئیس‌جمهور وقت، فروش 200 تانک پاتون و 48 جت بمب‌افکن اسکای‌هاوک به اسرائیل را تایید کرد که به معنای افزایش قابل‌توجه ظرفیت دفاعی این کشور بود. اما فقط پس از پیروزی قاطع اسرائیل در جنگ 1967 این ادوات نظامی وارد این کشور شدند.

اسرائیل بزرگ‌ترین دریافت‌کننده‌ی کمک از ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم است ــ در مجموع 7/228 میلیارد دلار در سال 2020 (به دلار ثابت 2017). [14] یادداشت تفاهمِ [MOU] سال 2016، مبلغ 38 میلیارد دلار کمک نظامی آمریکا به اسرائیل از سال مالی 2019 تا 2028 را تضمین کرد. تا آن زمان، اسرائیل می‌تواند 3/26 درصد از کمک‌های نظامی‌اش را در داخل صرف کند و 400 میلیون دلار سالانه برای خرید سوخت جت هزینه کند، امری که در میان دیگر دریافت‌کنند‌گان کمک آمریکا منحصربه‌فرد است. در طول این تفاهم‌نامه، هزینه‌های داخلی اسرائیل به تدریج و گام‌به‌گام حذف خواهند شد. در سال مالی 2019 هزینه‌های سوخت متوقف خواهد شد. این به معنای افزایش بالقوه 2/10 میلیارد دلاری در فروش تولیدکنندگان اسلحه‌ی ایالات متحده است. [15]

هنگامی که دولت ایالات متحده تأمین تجهیزات نظامی یک کشور خارجی را برعهده می‌گیرد، این اقلام را از تولیدکنندگان آمریکایی می‌خرد و سپس آن را به عنوان کمک یا از طریق برنامه‌ی فروش نظامی خارجی [16] تحویل می‌دهد. یکی از مزیت‌های جانبی تمامی کمک‌ها و فروش‌های نظامی خارجی این است که برای تولیدکنندگان تسلیحات آمریکایی به میزان کافی سفارش فراهم می‌کند تا خطوط تولیدشان برقرار بماند، چرا که اگر این تولیدکنندگان فقط تامین‌کننده‌ی نیروهای نظامی ایالات متحده باشند قادر به حفظ سودآوری خود نخواهند بود. بنابراین، کمک نظامی درواقع یک برنامه‌ی اشتغال و سود نیز هست. به علاوه، به‌کارگیری مداوم و منظم تجهیزات نظامی آمریکا توسط اسرائیل میزان اثربخشی این تجهیزات در شرایط جنگی را آزمایش می‌کند و مروج و مشوق فروش آتی به دیگر کشورهاست.

اگرچه ایالات متحده هم‌چنان سیاست «برتری کیفی نظامی» [17] اسرائیل در برابر همه‌ی همسایگان عرب این کشور را حفظ می‌کند، کشورهای عرب منطقه نیز به دنبالِ داشتن توان نظامی قابل‌اطمینانی هستند. ایالات متحده از سال 2006 تا 2015 مبلغ 3/33 میلیارد دلار به اسرائیل کمک مالی کرده است (بنا به شاخص روند ارزش دلار آمریکا به قیمت ثابت 1990، معیاری که توسط موسسه‌ی پژوهشی معتبر صلح بین‌الملل استکهلم استفاده می‌شود). آمریکا در همین بازه‌، تسلیحاتی به ارزش 3/16 میلیارد دلار به امارات متحده عربی، عربستان سعودی، کویت، قطر و عمان فروخته است. و هم‌چنین بیش‌ از 6 میلیارد دلار به مصر و عراق کمک نظامی کرده است. [18] تنها نزدیک به 25 میلیارد دلار از 110 میلیارد دلار فروش اسلحه به عربستان سعودی، که توسط ترامپ در سفرش در ماه مه 2017 به این کشور اعلام شد، نشان‌گر قراردادهای جدیدِ در دست انجام است؛ بسیاری از این توافق‌ها در دوران اوباما حاصل شده بود. [19] با این وجود، حتی این رقم‌های کاهش‌یافته نیز قابل‌توجه هستند. فروش نظامی به کشورهای نفت‌خیزِ ثروتمند سبب بازگشت دلارهای نفتی به اقتصاد ایالات متحده می‌شود، کسری تراز پرداخت‌ها را کاهش می‌دهد، و برای هزاران مربی، تکنسین و کارگران بخش نگهداری شغل ایجاد می‌کند.

اسرائیل به مثابه‌ی یک دارایی ارزشمند در جنگ سرد

نخستین پیشروی کیفی روابط نظامی ایالات متحده و اسرائیل پس از آن‌ رخ داد که اسرائیل قابلیت نظامی خود را در جنگ 1967 نشان داد. دکترین 1969 نیکسون درواقع اذعان می‌کرد که جنبش ضدجنگْ مداخلات نظامی خارجی با الگوی ویتنام را به لحاظ سیاسی غیرممکن کرده است (دست‌کم تا زمانی که دولت جورج دبلیو بوش به نتایج دیگری رسید). در نتیجه نیکسون رئیس‌جمهور ایالات متحده، و کیسینجر، وزیر امور خارجه، در پی تسلیح و آموزش «قدرتمندان منطقه‌ای» به منظور حفظ وضعیت موجودِ طرفدار آمریکا بودند. در منطقه‌ی خلیج، دو خط‌مشی اصلی (عربستان سعودی و ایران) بیانگر استراتژی جدیدی بودند.

در خلال جنگ داخلی فلسطینی‌ها و اردنی‌ها در سپتامبر 1970، نقش منطقه‌ای اسرائیل به نمایش گذاشته شد: اسرائیل به سوریه هشدار داد مداخله نکند. در پی آن، دولت نیکسون به این نتیجه رسید که اسرائیل «کلید مبارزه با نفوذ شوروی در جهان عرب» است. [20] کمک نظامی آمریکا به اسرائیل سر به فلک کشید، از 360 میلیون دلار در 1968-1970 به 5/1 میلیارد دلار در 1971ـ1973. اسرائیل در پی پیروزی بر مصر و سوریه در جنگ اکتبر 1973، کمک نظامی اضافی به مبلغ 6/2 میلیارد دلار دریافت کرد. [20]

رونالد ریگان در خلال کمپین انتخاباتی‌اش در 1980 اعلام کرد که اسرائیل «تنها دارایی استراتژیک باقی‌مانده در منطقه است که می‌توانیم به آن اعتماد کنیم» (آمریکا، ایران را پس از انقلاب 1979 از دست داده بود). [22] در 30 نوامبر 1981، دولت ریگان یک یادداشت تفاهم برای همکاری امنیتی با اسرائیل را به تصویب رساند، اما آن را در 18 دسامبر به حالت تعلیق درآورد تا اسرائیل را به دلیل الحاق بلندی‌های جولانِ سوریه مجازات کند. با این حال، بمباران سفارت آمریکا و پادگان تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت در آوریل و اکتبر 1983 و خروج متعاقب نیروهای آمریکایی از لبنان، باعث شد که آمریکا نتواند از اسرائیل صرف‌نظر کند. در نوامبر 1983 اغلبِ مفاد این یادداشت تفاهم به اجرا درآمد. [23]

با الحاق بلندی‌های جولان، اسرائیل پا را از گلیم خود درازتر کرد و به این دلیل مورد سرزنش بود (تا آن که دولت ترامپ الحاق بلندی‌های جولان را به رسمیت شناخت). اما، ارزش استراتژیک اسرائیل بر رنجش دولت ریگان چربید، و همکاری نظامی به لحاظ کیفی عمیق‌تر شد. در 1984، ایالات متحده ساخت تاسیساتی برای استقرار تجهیزات نظامی‌ای که اسرائیل می‌توانست «اجاره کند» را آغاز کرد. ارزش این تاسیسات از مبلغ اولیه‌ی 100 میلیون دلار به 8/1 میلیارد دلار در 2014 افزایش یافت. [24] حیفا به بندر اصلی شرق مدیترانه در مسیر کشتیرانی ناوگان ششم ایالات متحده تبدیل شد. در 1987 دولت ریگان اسرائیل را با عنوان متحد اصلی خود معرفی کرد، و امتیاز ویژه‌ی دسترسی به تسلیحات ایالات متحده را به این کشور داد؛ در 1989، سالی که این عنوان به قانون تبدیل شد، این مقام به «مهم‌ترین متحد غیرناتویی» ایالات متحده ارتقا یافت. مانورهای مشترک نظامی اسرائیل و ایالات متحده از 1984 آغاز شد. این مانورها در سال 2001 با عنوان رزمایش دوساله‌ی جونیپر کبرا [25] نظم‌ و رسمیت یافت. دوره‌ی جونیپر کبرا در مارس 2018 بر پاسخ به حمله‌ی موشکی احتمالی ایران تمرکز داشت. [26]

در طول جنگ سرد، مقامات ایالات متحده به طور معمول تجهیزات نظامی شوروی را که توسط اسرائیل تصرف شده بود، تحت نظر داشتند، به ویژه یک هواپیمای میگ 21 عراقی و یک هواپیمای میگ 23 سوری که توسط خلبانان فراریِ آن‌ها به ترتیب در سال‌های 1966 و 1989 به اسرائیل منتقل شدند. [27] بمباران سفارت ایالات متحده در بیروت در سال 1983 پایگاه سیا در لبنان را از بین برد و منجر به افزایش اتکا به اطلاعات اسرائیل شد، که در ماجرای ایران-کنترا در سال های 1985-1987 خود را نشان داد.

دولت، سرمایه، و سیاست

اسرائیل در دهه‌های 1970و 1980 به تولیدکننده و صادرکننده‌ی بزرگ تسلیحات بدل شد، که این کشور را قادر می‌ساخت همکاری استراتژیک خود را که در دوران ریگان شکل گرفته بود، به فراتر از مرزهای خاورمیانه گسترش دهد، گرچه این اقدام چندان خالی از تنش هم نبود. بزرگ‌ترین کارخانجات بخش نظامی ـ صنعتی اسرائیل شامل صنایع هوافضای دولتی اسرائیل [IAI] [28]، سیستم‌های دفاعی پیشرفته‌ی رافائل [29]، و سیستم‌های آی‌ام‌آی [IMI] (صنایع تسلیحات اسرائیل سابق [30]) می‌شوند، که در ابتدا در مالکیت عام بودند اما در 2005 خصوصی شدند. در سال 2011 شرکت خصوصی البیت [31] که در جنگ الکترونیکی تخصص دارد، سی درصد از سهام صنایع هوافضای دولتی اسرائیل از گروه الیسرا [32] را خریداری کرد، و در سال 2018 نیز شرکت سیستم‌های آی‌ام‌آی را خرید، که اسرائیل را به بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی سیستم‌های نظامی زمینی تبدیل کرد. [33] اسرائیل در مجموع دارای 700 کارخانه‌ی نظامی ـ صنعتی است. نزدیک به 80 درصد تولید این کارخانجات صادر می‌شود. [34]

در اواسط دهه‌ی 1980، بخش نظامی ـ صنعتی اسرائیل 65 هزار کارمند داشت. این تعداد تا سال 2002 به دلیل کاهش بودجه به حدود 50 هزار نفر کاهش یافت. اما این کاهش بیش‌تر از حدی بود که با رشد بخش فناوری پیشرفته جبران شود. در سال 2019، بیش از 307 هزار نفر در بخش فناوری پیشرفته کار می‌کردند، یعنی 7/8 درصد از نیروی کار. [35] بخش بسیار قابل‌توجهی از فناوری پیشرفته اسرائیل با بخش‌های نظامی و نظارتی/ امنیت داخلی اسرائیل و ایالات متحده مرتبط است. گرایش به خصوصی‌سازی و ایجاد انحصار در بخش نظامی ـ صنعتی اسرائیل و رابطه‌ی نزدیک آن با بخش خصوصی فناوری پیشرفته و نظارتی/امنیت داخلی، نمونه‌ای از مشارکت کامل اسرائیل در اقتصاد سیاسی نئولیبرال جهانی است، که از سال 2009 به طور تهاجمی توسط دولت‌های نخست وزیر بنیامین نتانیاهو ترویج می‌شود.

نفتالی بنت، افسر سابق واحد شناسایی ویژه‌ی ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل (سایرت متکل) [36]، کارسالار حوزه‌ی نرم‌افزار و رئیس ستاد نتانیاهو، چهره‌ی شاخص ادغام نظامی‌گری، فناوری پیشرفته و سیاست‌ جناح راست است. بنت در سال 2012 حزب لیکود را ترک کرد تا سلسله‌ای از احزاب راست‌گرا را رهبری کند و چندین وزارتخانه را در دولت‌های ائتلافی به رهبری نتانیاهو برعهده بگیرد.

اسرائیل به مثابه‌ی تاجر جهانی تسلیحات

اسرائیل در خلال دهه‌ی 1960 از طریق آموزش نیروهای امنیتی و نظامی داخلی کشورهای آفریقایی و ارسال تسلیحات به سراسر آفریقا در پی غلبه بر انزوای دیپلماتیک خود بود. [37] روابط اسرائیل با جمهوری دموکراتیک کنگو (بعدها زئیر) در سال‌های 1963-1964 آغاز شد. موبوتو سسه‌سکو [38] دیکتاتور نظامی این کشور (1965–1997) کلید نجات و بقای خود را در اسرائیل یافت. پس از یک وقفه در روابط این دو کشور، اسرائیل در 1983 به یکی از تامین‌کنندگان عمده‌ی تسلیحات جمهوری دموکراتیک کنگو تبدیل شد.

اسرائیل در جنگ های استعماری آفریقا از پرتغال حمایت کرد. در اواسط دهه‌های 1970 و 1980 با همکاری سیا و آفریقای جنوبی، جبهه آزادیبخش ملی آنگولا [FNLA] و اتحاد ملی برای استقلال کامل آنگولا -یونیتا [UNITA] را در جنگ داخلی آنگولا پس از استقلال آموزش داد و مسلح کرد. اسرائیل و آفریقای جنوبی در توسعه‌ی تسلیحات متعارف و سلاح‌های هسته‌ای با یک‌دیگر همکاری کردند. شواهد قابل‌توجهی این ظن را تأیید می‌کنند که این دو کشور به طور مشترک یک دستگاه هسته‌ای را در اقیانوس اطلس جنوبی در 22 سپتامبر 1979 منفجر کردند. [39]

پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال 1973، چندین کشور آفریقایی روابط خود را با اسرائیل قطع کردند. در نتیجه آمریکای لاتین به بازار اصلی برای صادرات نظامی این کشور تبدیل شد. اندکی پس از انتخابات تقلب‌آمیز ریاست جمهوری السالوادور در سال 1972 که جرقه‌ی جنگ داخلی را روشن کرد، اسرائیل «کمک‌های امنیتی ضد چریکی» گسترده‌ای برای این کشور فراهم کرد، از جمله اولین جنگنده‌های جت در آمریکای مرکزی. [40] اسرائیل آموزش و تجهیز نیروهای آرژانتین در دوران جنگ کثیف ژنرال‌ها (1973-1983) و شیلی تحت حاکمیت سیا (1973-1990) را برعهده داشت.

اسرائیل در سال 1974 شروع به تامین تسلیحات برای آناستاسیو سوموسا [41] دیکتاتور نیکاراگوئه کرد. این حمایت نظامی در زمان آخرین ایستادگی سوموسا در برابر جنبش چریکی ساندینیستا در سال‌های 1978-1979 افزایش یافت. پس از پیروزی ساندینیستا، یکی از معاونان موساد در تگوسیگالپا، پایتخت هندوراس، مستقر شد تا مدیریت تسلیح و آموزش موساد به کنتراها را، که به دنبال سرنگونی دولت انقلابی ساندینیستا بودند، هدایت کند. [42] لایحه‌ی بولند [43] ایالات متحده را از کمک به کنتراها منع کرد. با این وجود دولت ریگان تامین تسلیحات کنتراها توسط اسرائیل را تسهیل کرد که ابعاد کامل آن تنها تا حدی در ماجرای ایران-کنترا افشا شد. [44]

پس از جنگ سرد، اسرائیل به تسلیح کشورهای درگیر در مخاصمات کثیف ادامه داد: آذربایجان، سودان جنوبی، رواندا که دست به نسل‌کشی توتسی‌ها در سال 1994 زد، و اخیراً میانمار که اقدام به پاکسازی قومی مسلمانان روهینگیا کرده است. [45] در بازه‌ی سال‌های 2012-2019 اسرائیل دهمین صادرکننده‌ی بزرگ تسلیحات در جهان با میانگین فروش سالانه نزدیک به 7 میلیارد دلار بود. [46] در این بازه، آسیا به نخستین بازار اسرائیل بدل شد، هند، آذربایجان و ویتنام در این زمینه پیشتاز هستند. [47]

در دوره‌هایی حساسیت‌هایی در خصوص صادرات نظامی اسرائیل وجود داشته است. کارتر، رئیس‌جمهور ایالات متحده معتقد بود که اسرائیل احتمالاً در سال 1979 به همراه آفریقای جنوبی یک آزمایش هسته‌ای انجام داده است و تقریباً قطعاً آرزویش این بود که اسرائیل دست به توسعه‌ی سلاح‌های هسته‌ایش نزند. [48] اما همکاری نظامی اسرائیل و آفریقای جنوبی پشتوانه‌ای برای سیاستِ «درگیری سازنده»‌ی دولت ریگان در تقابل با سیاست بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم [BDS] [49] بود که جنبش بین‌المللی ضدآپارتاید خواستار آن بود.

اسرائیل از سال 1981 به چین تسلیحات می‌فروشد و پس از روسیه دومین تامین‌کننده‌ی بزرگ این کشور است. ایالات متحده به عرضه‌ی قطعات تسلیحاتی ساخت آمریکا به چین از سوی اسرائیل معترض است و از فروش یک فروند هواپیمای راداری فالکون در سال 1995 ممانعت کرد. در سال 2005 بحرانی بر سر فروش پهپاد آغاز شد. [50] اما این اصطکاک‌ها هیچ پیامد بلندمدتی بر روابط آمریکا و اسرائیل یا روابط نظامی و تجاری رو‌به‌شکوفایی اسرائیل با چین نداشته است.

توسعه‌ی مشترک تسلیحات

اسرائیل و ایالات متحده از زمان توافق محرمانه 1986 برای مشارکت اسرائیل در تحقیقات ابتکار دفاع استراتژیک رئیس‌جمهور ریگان (جنگ ستارگان)، به طور مشترک دست به توسعه‌ی سیستم‌های تسلیحاتی زده‌اند. از سال 1988 تا 2002، اسرائیل حدود یک میلیارد دلار کمک‌هزینه‌ی تحقیق و توسعه [R&D] برای موشک ضدموشک زوبین [Arrow] ساخت شرکت بوئینگ و صنایع هوافضای اسرائیل [IAI] دریافت کرد. در سال 1996، اسرائیل تولید مشترک لیزر تاکتیکی با انرژی بالای ناتیلوس [51] را با شرکت نورثروپ گرومن [52] به عنوان پیمانکار اصلی آغاز کرد. اما در سال 2005، پس از صرف 300 میلیون دلار، تولید ناتیلوس به دلیل هزینه‌ی بالا و عملکرد متوسط متوقف شد. [53]

لاکهید مارتین [LMT] [54] بزرگ‌ترین تولیدکننده‌ی اسلحه در جهان از نظر حجم فروش است. لاکهید مارتینِ شعبه‌ی اسرائیل در سال 2014 تأسیس شد. این شرکت دفاتری در تل‌آویو و بئرشبع دارد، مناطقی که در آن‌ها دولت اسرائیل در حال ترویج توسعه‌ی‌ی فناوری پیشرفته‌ی نظامی‌محور است.

لاکهید مارتین از سال 1971 امر تأمین تسلیحات در اسراییل را برعهده دارد. جت‌های جنگنده‌ی اف-‌16 این شرکت از سال 1980 ستون اصلی نیروی هوایی اسرائیل بوده است. اسرائیل در سال 2004 یک نسخه‌ی به‌روز‌شده و سفارشی این جنگنده به نام سوفا [55] را خریداری کرد. در همان سال لاکهید مارتین یک قرارداد همکاری صنعتی به ارزش 45/1 میلیارد دلار را با حدود چهل شرکت اسرائیلی در بخش‌های نظامی، فناوری پیشرفته، سرمایه‌گذاری خطرپذیر، و تحقیق و توسعه، به انجام رساند.

لاکهید مارتین پیمانکار اصلی طرف قرارداد با نورثروپ گرومن و بریتیش بی‌اِی‌ای [56] به عنوان شرکای ثانویه، برای جت‌های جنگنده‌ی اف-35 شناساگر پنهان‌شونده [57] است که به دلیل بودجه‌بری بالا و عملکرد ضعیف‌شان بسیار بدنام هستند. اسرائیل نقش مهمی در این پروژه داشته است و دست‌کم به 50 فروند اف-35 آی‌آدیر [58] به همراه تجهیزات خودکار سفارشی اسرائیل دست خواهد یافت. قراردادهای همکاری مشترک لاکهید مارتین با شرکت‌های اسرائیلی برای قطعات اف-35 به ارزشی بیش از 4‌ میلیارد دلار رسیده است. در سال 2014 صنایع هوافضای اسرائیل خط تولید جدیدی برای تولید بیش از 800 جفت روکش بالِ اف-35 به ارزش 5/2 میلیارد دلار راه‌اندازی کرد. شرکت سایکلون، یکی از زیرمجموعه‌های البیت، ساختارهای هواپیمایی اف-35 را می‌سازد. الیسرا قطعات جنگ الکترونیک آن را تأمین می‌کند. رافائل سنسورها و سلاح‌های پیشرفته‌ی اف-35 را تولید می‌کند. هواپیماهای اف-35 و بسیاری از دیگر هواپیماهای نظامی ایالات متحده از سیستم نمایشگر مشترک نصب‌شده بر روی کلاه خلبان [59] استفاده می‌کنند؛ چشمی دیجیتالی که توسط شرکت‌های البیت و راکول‌کولینز [60] توسعه یافته است. [61] گری نورث، معاون لاکهید مارتین در امور نیازهای مشتریان که ژنرال بازنشسته‌ی نیروی هوایی ایالات متحده است، اعلام کرد که «در هر هواپیمای اف-35 ای که ساخته می‌شود یک بخش ساخت اسرائیل وجود دارد.» [62] در دسامبر 2017، اسرائیل به نخستین کشور خارج از ایالات متحده تبدیل شد که اف-35 را به شکل عملیاتی به کار گرفت، که خبر تبلیغاتی خوبی برای این جنگنده‌ی مورد انتقاد به شمار می‌آمد.

لاکهید مارتین در حال گسترش همکاری‌های تحقیق و توسعه خود با موسسات اسرائیلی است. سرمایه‌گذاری مشترک این شرکت ارتباطات بای‌نت دیتا [63] به ساخت پردیس فناوری اطلاعات نیروهای دفاعی اسرائیل [IDF] [64] در صحرای نگب را که به پروژه 5/9 معروف است، [65] خواهد انجامید. در سال 2014 لاکهید مارتین و شرکت توسعه‌ی تحقیقات یسوم [66]، یکی از شرکت‌های تابعه‌ی دانشگاه عبری اورشلیم، توافق کردند که مشترکاً برای پژوهش در زمینه‌ی اطلاعات کوانتومی و علوم مواد اسپانسر شوند. لاکهید مارتین از امتیاز خرید مجوز انحصاری محصولات ناشی از این همکاری برخوردار است. [67] لاکهید مارتین با دل ‌ای‌ا‌م‌اس [68] و دانشگاه بن گوریون در تحقیقات امنیت سایبری شریک است.

اسرائیل هم‌چنین روابط گسترده‌ای با بوئینگ، دومین تولیدکننده بزرگ تسلیحات جهان بر اساس درآمد سال 2015 دارد. بوئینگ از سال 1969 دفتری در تل آویو دارد. شرکت ملی حمل و نقل اسرائیل [El Al]، از دهه‌ی 1960 به تمامی با ناوگان بوئینگ اداره می‌شود و نیروی هوایی اسرائیل از دهه‌ی 1970از هواپیماها و هلیکوپترهای ساخت بوئینگ و شرکت‌های سابقش استفاده کرده است. در سال 2003، دیوید آیوری [69]، فرمانده سابق نیروی هوایی ارتش و سفیر سابق در ایالات متحده، رئیس بوئینگِ اسرائیل شد. [70]

هواپیمای بوئینگ اف-15آی، هواپیمای تهاجمی زمینی دوسرنشینه که در ابتدا توسط اسرائیل در سال 1998 خریداری شد، اولین جت نظامی ایالات متحده بود که با همکاری شرکت‌های اسرائیلی تولید شد: الیسرا (قطعات جنگ الکترونیک)، اِلتا [71] (رادیوهای امن)، صنایع هوافضای دولتی اسرائیل (مجموعه های فرعی ساختاری)، و سایکلون (مخازن سوخت خارجی). شرکت‌های اسرائیلی بسیاری از قطعات دیگر محصولات تجاری و نظامی بوئینگ، از جمله هلیکوپتر آپاچی لانگ‌بو، و هواپیماهای ۷۳۷، ۷۷۷ و ۷۸۷ را تولید و تأمین می‌کنند. بوئینگ در سال 2002 شرکت اِلتا را که سیستم پشتیبانی الکترونیک هواپیمای مراقبت دریایی نمرود [72] بوئینگ را تولید می‌کند، به عنوان تامین‌کننده‌ی سالِ خود انتخاب کرد.

علاوه بر توسعه و تولید مشترک، ارتش ایالات متحده و بسیاری از آژانس‌های امنیتی داخلی و نیروهای پلیس محلی از تجهیزات طراحی‌شده و ساخت اسرائیل استفاده می‌کنند. از دهه‌ی 1960 تا 1990، مسلسل یوزی متعلق به شرکت آی‌ام‌آی سلاح رایج سرویس مخفی ایالات متحده بود. اسرائیل تولید خود را بسیار فراتر از تولید این سلاح‌های گرم ابتدایی توسعه داده است و اکنون در تسلیحات فناوری پیشرفته، الکترونیک هوابرد، لیزر، نرم‌افزار نظامی، سیستم‌های کنترل جمعیت، و پهپاد تخصص دارد.

در سال 1994 شرکت رافائل شروع به همکاری با جنرال داینامیکس [73]، سازنده خودروی جنگی بردلی [74] کرد تا قطعات زره الحاقی واکنشی انفجاری [75] خود را برای استفاده در محصولات جنرال داینامیکس توسعه دهد. در سال 2005 جنرال داینامیکس در قرارداد 8/37 میلیون دلاری خود تغییری ایجاد کرد تا زره‌های الحاقی شرکت رافائل را برای خودروهای جنگی بردلی و نفربرهای زرهی مستقر در عراق مناسب‌سازی کند. [76]

در سال 2011 نیروهای ایالات متحده در افغانستان شروع به استفاده از اسکای‌استار-180 [77] اسرائیل کردند، یک سیستم شناسایی هوانوردی که قابلیت خود را در حمله‌ی اسرائیل به غزه در سال 2014 نشان داد. ارتش ایالات متحده اسکای‌استار-180 را برای خرید در سال بعد تایید کرد. از سال 2010، پنج کشور ناتو پهپادهای ساخت اسرائیل را در عملیات ضد طالبان در افغانستان به‌کار گرفته‌اند. [78]

در مارس 2015، واحد تفنگداران دریایی ایالات متحده قراردادی به ارزش 4/73 میلیون دلار برای سیستم‌های لیزری جدید با شرکت البیت منعقد کرد. [79] ارتش ایالات متحده از سیستم حفاظت فعال پیکربندی سبک مشت آهنین [80] برای خودروهای زرهی سبک و متوسط که توسط شرکت آی‌ام‌آی طراحی و تولید شده استفاده می‌کند.‌[81] وب‌سایت کتابخانه مجازی یهود [82]، وب‌سایتی همسو با لابی اسرائیل که احتمالاً در مورد چنین موضوعاتی مبالغه می‌کند، بیش از یک دوجین سیستم تسلیحاتی دیگر ساخت اسرائیل را فهرست کرده است که ارتش و نیروهای امنیت داخلی ایالات متحده از آن‌ها استفاده می‌کنند. [83]

ضد تروریسم و امنیت داخلی در دوران پس از 11 سپتامبر

تلاقی انتفاضه‌ی دوم که در پایان سال 2000 رخ داد؛ حمله‌ی تروریستی القاعده در یازده سپتامبر 2001 به نیویورک و واشینگتن؛ و حمله‌ی ایالات متحده به عراق در سال 2003 همکاری نظامی و امنیتی آمریکا و اسرائیل را با تمرکز بر گروه‌های رادیکال مسلمان و ایران به سطح جدیدی ارتقا داد. در سال 2008 سیا و موساد در ترور «عماد مغنیه» که گفته می‌شود مسئول بمب‌گذاری سفارت بیروت در سال 1983 و حملات بسیار دیگری به اهداف نظامی و غیرنظامی بوده است، با یک‌دیگر همکاری کردند. [84] در سال 2010، ایالات متحده در «عملیات بازی‌های المپیک» «همکاری تنگاتنگ غیرمعمولی» با اسرائیل داشت، عملیاتی که کرمِ رایانه‌ای استاکس‌نت را راه‌اندازی کرد که حدود هزار سانتریفیوژ هسته‌ای ایران را در نطنز از کار انداخت. [85] در سال 2017 عاملان سایبری اسرائیل به هسته‌ای از سازندگان بمب داعش در سوریه نفوذ کردند و دریافتند که آنان می‌توانند مواد منفجره‌ای شبیه باتری رایانه‌های لپ‌تاپ بسازند که توسط دستگاه‌های غربالگری فرودگاه اسرائیل قابل شناسایی نیستند. اسرائیل این اطلاعات را با ایالات متحده به اشتراک گذاشت، که باعث شد از آن پس داشتن لپ‌تاپ در چمدان‌های دستی در پروازهای هشت کشور با اکثریت مسلمان ممنوع شود. [86]

اسرائیل در «شهرنشینی نظامی جدید» که پس از 11 سپتامبر رشد کرد ــ کنترل جمعیت، نظارت بر مرزها و مبارزه با تروریسم ــ در جهان پیشتاز است. [87] این کشور با تبلیغ تجربه‌ی گسترده‌ی خود در سرزمین‌های اشغالی فلسطین پس از 1967، می‌کوشد تکنیک‌ها و تجهیزات خود را در میان نیروهای پلیس، که به طور فزاینده‌ای نظامی ‌شده، و در بازار پررونق امنیت داخلی کشورها ترویج کند. بخش امنیت داخلی اسرائیل شامل 600 شرکت است که 300 شرکت از آن‌ها کالا و خدمات آموزشی، عمدتاً در حوزه‌ی فناوری‌های مراقبتی ـ نظارتی، صادر می‌کنند، صادراتی که ارزش سالانه‌ی آن 3 میلیارد دلار است. [88]

اسرائیل پیشروترین تامین‌کننده‌ی جهانی پهپاد برای نیروهای مسلح، پلیس و آژانس‌های امنیتی است. یکی از شرکت آمریکایی زیرمجموعه‌ی شرکت البیت، تامین‌کننده‌ی اصلی پهپادهای تاکتیکی ارتش اسرائیل، در یک ویدیوی تبلیغاتی «فناوری اثبات‌شده، امنیت اثبات‌شده» و «بیش از 10 سال امنیت در چالش‌برانگیزترین مرزهای جهان» را تبلیغ می‌کند. [89] البیت، به عنوان پیمانکار زیرمجموعه‌ی بوئینگ، دوربین‌ها و سیستم‌های راداری را برای طرح مرز استراتژیک دولت جورج دبلیو بوش تأمین کرد. در سال 2014 شرکت ای‌اف‌دابلیو [EFW]، از شرکت‌های تابعه‌ی البیت در فورت ورس تگزاس، دو پهپاد هرمس450 را همراه با ایستگاه‌های کنترل زمینی، خدمه‌ی عملیاتی و پرسنل پشتیبانی، به اداره گمرک و حفاظت مرزی ایالات متحده آمریکا برای طرح کنترل مرزی آریزونا اجاره داد. [90] در سال 2014 شرکت البیت قراردادی به مبلغ 145 میلیون دلار با اداره‌ی امنیت داخلی ایالات متحده برای تامین فناوری سنجش الکترونیکی برای حصار (پیش از ترامپ) در امتداد مرز ایالات متحده و مکزیک منعقد کرد. [91]

شرکت صنایع اسلحه اسرائیل ایالات متحده [IWI US] دوره‌هایی را در کمپ‌هایی در تگزاس و پنسیلوانیا در زمینه‌ی استفاده از اسلحه‌ی گرم، کراو ماگا (نبرد تن‌به‌تن) [92]، و تعمیر اسلحه ارائه می‌دهد. [93] شرکت صنایع اسلحه اسرائیل با کالج متروپولیتن نیویورک در رشته‌ی مدیریت اضطراری و بلایا همکاری داشته است. در میانه‌ی دهه‌ی 2000 برنامه درسی آن شامل یک سفر ده روزه به اسرائیل می‌شد. [94] در سال 1999 شرکت سیستم‌های آی‌ام‌آی یک آکادمی برای آموزش امنیت پیشرفته و ضدترور تاسیس کرد که خدماتی را به «ارتش، مجریان قانون [95]، آژانس‌های دولتی و مشتریان تجاری در سراسر جهان» ارائه می‌کند.‌ [96]

در 1992، دانشگاه ایالت جورجیا و سازمان‌های مجری قانون ایالتی به منظور حمایت از بازی‌های المپیک سال 1996 در آتلانتا بورسیه بین‌المللی و تبادل دانشجویی مجریان قانون جورجیا [GILEE] را بنیان‌ گذاشتند، که از همکارهای پلیسی آینده در دوران پس از یازدهم سپتامبر گواهی می‌داد. [97] اولویت نخست سند بیانیه‌ی مأموریت این نهاد عبارت است از «افزایش همکاری بین‌سازمانی میان آژانس‌های مجری قانون ایالت جورجیا و نیروی پلیس کشور اسرائیل». GILEE اسپانسر 330 برنامه و 180 هیأت اعزامی به اسرائیل شامل 24000 شرکت‌کننده بوده است. رابرت فریدمن، مدیر این نهاد، در دانشگاه ایالت جورجیا کرسی افتخاری دارد و به صهیونیست‌های جناح راست نزدیک است.

از 11 سپتامبر به بعد هزاران افسر پلیس، کلانتر و مأموران گشت مرزی، اداره‌ی مهاجرت و گمرک، اداره‌ی امنیت حمل و نقل و دفتر تحقیقات فدرال آمریکا همراه با نیروهای ارتش و پلیس اسرائیل آموزش دیده‌اند. اسرائیل به ویژه روابط نزدیکی با ادارات پلیس لس‌آنجلس و نیویورک دارد. [98] در سال 2012 اداره‌ی پلیس نیویورک دفتری را در مقر پلیس اسرائیل در منطقه‌ی شارون در کفار سابا [99] افتتاح کرد. [100] تامین هزینه‌ی این‌گونه سفرها به اسرائیل، علاوه بر ترویج تکنیک‌های پلیسی نظامی‌ اسرائیل، یک پایگاه اجتماعی استراتژیک حمایتی برای این کشور ایجاد می‌کند که از سطح «مظنونین همیشگی» در لابی اسرائیل فراتر می‌رود.

بیش از 200 کارشناس ارشد مجری قانون آمریکایی در سمینار ملی یک هفته‌ای ضدتروریسم که از سال 2004 در اسرائیل شروع به کار کرده است ــ و حمایت مالی آن را اتحادیه‌ی ضدافترا [ADL] [101] برعهده دارد ــ شرکت کرده‌اند. [102] از زمان تأسیس مدرسه‌ی آموزش پیشرفته‌ی اتحادیه‌ی ضدافترا در سال 2003 در حوزه‌ی تهدیدات افراط‌گرایی و تروریسم در واشینگتن دی سی، بیش از 1100 مجری قانون و فرمانده از 250 سازمان مختلف از این مدرسه فارغ‌التحصیل ‌شده‌اند. بیش از 130 هزار متخصص مجری قانون از سال 1999 در برنامه‌های آموزشی جامعه و اجرای قانون اتحادیه‌ی ضدافترا در چندین شهر بزرگ آمریکا شرکت کرده‌اند.

بنیاد یهودی امور امنیت ملی [JINSA] [103] که هیئت مشاوران آن شامل بیش از پنجاه ژنرال، دریاسالار و روسای پلیس بازنشسته‌ی عمدتاً غیریهودی است، نیز از سفرها و آموزش‌هایی حمایت مالی می‌کند که همکاری نظامی و مبارزه با تروریسم را ترویج می‌کنند، از جمله سفر سالانه‌ی ژنرال‌ها و دریاسالاران بازنشسته. [104] این بنیاد در سال 2009 اعضای هیئت ملی مشورتی فرماندهان جوخه‌ی بمب را به اسرائیل فرستاد. برنامه‌ی تبادل نیروهای مجری قانون این بنیاد، کارشناسان ضد تروریسم و اطلاعات اسرائیلی را برای آموزش افسران مجری قانون به ایالات متحده می‌آورد. بنیاد یهودی امور امنیت ملی هم‌چنین یک برنامه‌ی آموزشی رهبری نیروهای دفاعی اسرائیل [IDF] را برگزار کرد تا افسران ارتش اسرائیل را در زمینه‌ی فرهنگ آمریکایی و فرآیند سیاست‌گذاری خارجی آموزش دهد تا آن‌ها به لابی‌گران مؤثرتری برای منافع اسرائیل تبدیل شوند.

افسران ارتش ایالات متحده در سال 2002 از نزدیک تاکتیک‌های نیروهای اسرائیلی را هنگام فتح مجدد کرانه‌ی باختری در جریان سرکوب انتفاضه دوم تحت نظر داشتند. ایال وایزمن گزارش داد که «یک چترباز اسرائیلی که در نبرد شهر جنین شرکت کرده بود به من گفت که در آخرین مراحل نبرد افسران آمریکایی (با لباس ارتش اسرائیل) به عنوان تماشاچی در میان آوار اردوگاه پناهندگان حضور داشتند». [105] هیأتی مشترک از فرماندهان در مه 2002 از اسرائیل دیدن کردند تا «تغییراتی در دکترین جنگ شهری تفنگداران (دریایی) به وجود بیاورند که برای اسرائیلی‌ها کاربردی‌ باشد. [106]

در سال 2003 کماندوها و نیروهای اطلاعاتی اسرائیل به نیروهای ویژه‌ی ایالات متحده در پایگاه نظامی فورت برگ [107] کارولینای شمالی آموزش دادند تا بتوانند در عراق از تاکتیک‌های تهاجمی ضدشورشی استفاده کنند «که بازتابی از عملیات اسرائیل در سرزمین‌های اشغالی بود»، از جمله «ایجاد جوخه‌های ترور علیه رهبران گروه‌های چریکی» و «محاصره‌ی مراکز مقاومت با سیم خاردار و تخریب ساختمان‌هایی که حملات علیه نیروهای آمریکایی از آن‌ها انجام می‌شود.» [108] مشاوران نظامی اسرائیل نیز از عراق دیدن کردند. طبق گزارش‌ها، یگان‌های ارتش آمریکا در مدرسه‌ی ضد ترور ارتش اسرائیل تحت آموزش قرار گرفتند و سپس به عراق بازگشتند. [109] این بازدید به طور علنی مورد تایید قرار نگرفت. اما سپهبد مایکل وین [110]، معاون امور دکترین، مفاهیم و استراتژی در ستاد فرماندهی آموزش و دکترین ارتش ایالات متحده [111] اذعان کرد: «ما اخیراً به اسرائیل سفر کردیم تا از درس‌هایی که آنان از عملیات ضدتروریستی در مناطق شهری آموخته‌اند بهره بگیریم.» ژنرال وین «این تجربه‌ی اسرائیل» را «…در زمانی که نیروهای آمریکایی تلاش می‌کردند با شورش‌های شهری در حال گسترش در خیابان‌های شهرهای عراق مقابله کنند، بسیار موثر» دانست. [112]

در سال 2005، ارتش اسرائیل ساخت بلدیه را در پایگاه تزيليم [113] خود در شرق نوار غزه آغاز کرد – شهری به سبک عربی با اتاقک‌هایی که می‌توان آن را برای ماموریت‌های خاص نبرد خانه به خانه پیکربندی کرد. دسامبر 2006، ژنرال اچ استیون بلوم [114]، رئیس دفتر گارد ملی در جریان بازدید خود، بلدیه را با عنوان «سایتی در سطح جهانی» ستود. تفنگداران دریایی ایالات متحده، نیروهای امنیتی سازمان ملل و سایر نظامیان خارجی از این تاسیسات استفاده کرده‌اند. [115]

اسرائیل در آخرین ماجراجویی نظامی ایالات متحده در خاورمیانه، تصاویر ماهواره‌ای و دیگر اطلاعات را برای حمایت از عملیات هوایی سال 2014 علیه دولت اسلامی در عراق ارائه کرد. [116]

سیلیکون‌ولی و فراتر از آن

شرکت‌های تجاری، فناوری، و پرسنل اسرائیل و ایالات متحده ارتباط نزدیکی با یک‌دیگر دارند. اسرائیل از سال 2000 بزرگترین شریک تجاری ایالات متحده در خاورمیانه بوده است. [117] بین 50‌ هزار تا 200‌ هزار اسرائیلی و بیش از 100 شرکت اسرائیلی در سیلیکون ولی سکنی گزیده‌اند. [118] تنها آمار چین در این زمینه از اسرائیل بیش‌تر است. [119] تأسیسات تحقیق و توسعه‌ی ده‌ها شرکت فناوری پیشرفته‌ی آمریکایی در اسرائیل قرار دارد. شرکت‌های پیشرو به میزان قابل توجهی در اسرائیل سرمایه‌گذاری می‌کنند و پیوسته استارت آپ‌های محلی را خریداری می‌کنند.

شرکت اینتل از سال 1974 تاکنون 17 میلیارد دلار در اسرائیل سرمایه‌گذاری کرده است که بیش از هر شرکت آمریکایی دیگری است. این شرکت بیش از 10‌ هزار نفر را استخدام کرده است که 60 درصد آن‌ها در بخش تحقیق و توسعه فعال هستند. اینتل در حال برنامه‌ریزی برای یک سرمایه‌گذاری 5‌ میلیارد دلاری دیگر در تاسیسات تولید خود در کریات‌گت [120] است. در سال 2017 اینتل شرکت موبایل‌آی [121] را که حسگرها و دوربین‌های وسایل نقلیه بدون راننده تولید می‌کند، به قیمت 3/15 میلیارد دلار خریداری کرد که شاید بزرگترین خرید خارجی در تاریخ اسرائیل باشد. [122]

شرکت هیولت پاکارد اسرائیل [123] در سال 1998 به عنوان زیرمجموعه‌ای از یک شرکت آمریکایی تاسیس شد که در سال 2015 به دو شرکت اچ-پی اینترپرایز و شرکت اچ-پی اینکورپوریت [124] تقسیم شد. ای‌دی‌اس [EDS] یک شرکت تابعه‌ی اسرائیلی است که برای وزارت دفاع و پلیس کارت‌هایی بیومتریک تولید می‌کند که در سراسر کرانه‌ی غربی برای تأیید هویت فلسطینی‌ها استفاده می‌شود (سیستم بازل). اچ-پی اینکورپوریت تأمین‌کننده‌ی انحصاری کامپیوترها و تجهیزات جانبی ارتش اسرائیل است. اچ-پی اینترپرایز تا سال 2017 تنها ارائه‌دهنده‌ی سِروِر برای ارتش اسرائیل بود تا آن‌که سیسکو این قرارداد را در سال 2017 برنده شد. [125]

در سال 1964 شرکت موتورولا یک مرکز تحقیق و توسعه در اسرائیل تأسیس کرد که اولین مرکز این شرکت در خارج از ایالات متحده بود. موتورولا سولوشنز اسرائیل [126] قراردادهایی به ارزش 193 میلیون دلار برای تأمین سیستم نظارت بر مناطق وسیع [127] و گوشی‌های هوشمند رمزگذاری‌شده برای وزارت دفاع دارد. [128] مایکروسافت در سال 1991 یک مرکز تحقیق و توسعه اسرائیلی تأسیس کرد و در سال 2006 آن را به طرز چشم‌گیری توسعه داد. بین سال‌های 2014 و 2017 مایکروسافت پنج استارت‌آپ اسرائیلی را به قیمت حداقل 550 میلیون دلار خریداری کرد. [129]

پی‌پال [130] در سال 2008 شرکت فراد ساینس [131] را به مبلغ 169 میلیون دلار خریداری کرد و حول آن یک مرکز تشخیص کلاه‌برداری و ریسک در تل آویو ایجاد کرد. در سال 2015 پی‌پال شرکت سای‌اکتیو [132] را به قیمت 60 میلیون دلار خرید. این شرکت به پایگاه مرکز امنیت سایبری اسرائیل در نزدیکی بئرشبع بدل شد. [133]

پیوندهای شرکتی حتی در صنایع سنتی نیز گسترده است. تولیدکننده‌ی پوشاک اسرائیلی دلتا گالیل [134] تامین‌کننده‌ی اصلی برندهای ویکتوریا سیرکت، کلوین کلین، تامی، هیلفیگر، هوگوباس، نایکی و خرده‌فروشی‌هایی مانند والمارت و تارگت و دیگر شرکت‌هاست. [135]

اسرائیل در سیاست ایالات متحده

در سال 2016 جی.جی گدلبرگ، سردبیر پاره‌وقت [136] و سردبیر سابق نشریه‌ی فوروارد [137]، اظهار داشت که فهرست ارائه‌شده توسط مرکز سیاست پاسخگو [138] از 527 اهداکننده‌ی کمک مالی (نهادهای مستقل انتخاباتی) و کمیته‌‌های اقدام سیاسی بزرگ [139] باعث شد «دود از کله‌ام بلند شود.» [140] «هشت نهاد از 36 نهاد جمهوری‌خواه این فهرست یهودی بودند و از میان 14 نهاد دموکرات این فهرست تنها یکی یهودی نبود.» [141] در همین زمینه، استفانی شریوک [142]، مدیر کمیته‌ی فهرست امیلی [143]، که به زنان طرفدار حزب دموکراتی که برای مناسب انتخاباتی رقابت می‌کنند کمک مالی ارائه می‌کند، توضیح داد که چگونه پول و طرفداری از اسرائیل در حزب دموکرات به هم پیوند خورده‌اند:

«{فرض کنیم} من کسی هستم که از پست مدیریت مالی کار خود را شروع کرده‌ام… و قصد دارم در رقابت برای کنگره شرکت کنم، من شبیه یک بچه‌ی بیست ساله هستم که چیزی از ورای مرزهای ایالتی نمی‌دانم، چه رسد به خارج از کشور. در این فکر هستی که برای فراهم‌کردن پولی که برای برنده ‌شدن یک رقابت به آن نیاز داری به کجا باید رجوع کنی. نزد کارگران می‌روی، سراغ انجمن انتخابات می‌روی، و نیز سراغ جامعه‌ی يهوديان. اما قبل از این‌که سراغ جامعه یهودیان بروی، با مسئول کمیته‌ی روابط عمومی آمریکا و اسرائیل [AIPAC] در ایالت خودت گفت‌وگو می‌کنی و آنان به صراحت به تو خواهند گفت که به مقاله‌ای درباره‌ی اسرائیل نیاز دارند. و بنابراین تو با همه‌ی دوستان خود که قبلاً مقاله‌ای درباره‌ی اسرائیل داشته‌اند – که به تدبیر کمیته‌ی روابط عمومی آمریکا اسرائیل نوشته و طراحی شده – تماس می‌گیری و ما این مقاله را برای تو فراهم می‌کنیم…

یک مدیر بی‌پول کمپین انتخاباتی، یا مدیر سیاست‌گذاری نزد من می‌آید و من [می‌گویم]: «بفرمایید این مقاله‌ی شما درباره‌ی اسرائیل. این سیاست ماست.» ما این مقاله را به سرتاسر کشور می‌فرستیم زیرا از این طریق است که پول جمع‌آوری می‌کنیم… این نامزدها که کشاورز، معلم مدرسه یا تاجر هستند، در نهایت بدون این‌که گفت‌وگوی مهمی با کسی داشته باشند، موضع اسرائیلی پیدا می‌کنند.» [144]

آیا این داستان و داستان‌های مشابه به این معنی است که همه‌ی مطالبی که در صفحات قبل گفتیم زائد بوده، و رابطه‌ی آمریکا و اسرائیل توسط حامیان مالی سیاسی یهودی صهیونیست شکل می‌گیرد؟ نه دقیقاً.

حضور یهودیان در میان فعالان سیاسی و اهداکنندگان به شکل نامتناسبی توزیع شده است. یک مطالعه تخمین زده است که در چرخه‌ی انتخابات 2016، یهودیان حدود 50 درصد از کل پول جمع‌آوری‌شده توسط حزب دموکرات و 25‌ درصد پول جمع‌آوری‌شده توسط حزب جمهوری‌خواه را اهدا کرده بودند. [145] مبلغ دقیق غیرقابل‌تأیید اما قابل‌توجه است. بسیاری، و نه همه‌ی، حامیان مالی اصلی یهودی از نفوذ چشمگیر خود برای حفظ سیاستمداران مدافع جبهه‌ی اسرائیل استفاده می‌کنند.

شلدون ادلسون [146] بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار حزب جمهوری‌خواه در انتخابات‌های 2012 و 2016 بود. کمک او به مبلغ 5/82 میلیون دلار او را به دومین کمک‌کننده‌ی بزرگ در میان هر دو حزب در چرخه‌ی انتخابات 2016 تبدیل کرد. [147] پل سینگر [148]، دومین کمک‌کننده‌ی بزرگ یهودی حزب، 26 میلیون دلار کمک اهدا کرد. ادلسون و سینگر، طرفدار اسرائیل هستند. کاندیداهای جمهوری‌خواه به خاطر کمک‌های دریافتی سرزنش شدند. اما این‌ها سیاست این حزب در قبال اسرائیل را به طور کامل توضیح نمی‌دهد.

پروتستان‌های اوانجلیست و تی‌پارتی به طرز تزلزل‌ناپذیری در معنای مدنظر خودشان (که اغلب یهودی‌ستیزانه است) مدافع اسرائیل هستند. انجمن مسیحیان متحد برای اسرائیل تاکنون بزرگ‌ترین سازمان طرفدار اسرائیل بوده است، که مدعی است در سال 2020، 8 میلیون عضو داشته است. [149] بسیاری از آن‌ها فعالان جمهوری‌خواه هستند. پایگاه اجتماعی حزب دموکرات و ایدئولوگ‌های نئومحافظه‌کار آن، خونسردی عصر آیزنهاور را تغییر داده و به استقبالی پرشور از اسرائیل تبدیل کرده است، به ویژه عناصر دست‌راستی که تقریباً از زمانی که بنیامین نتانیاهو برای نخستین بار در 1996 نخست وزیر شد تاکنون دست بالا را در سیاست داشته‌اند. این باند ترکیبی سمی است از تقدیرگرایی هزاره‌باور، حمایت از موضع نظامی تهاجمی آمریکا در جهان، ضدتروریسم جنگ‌طلب و اسلام‌هراسی، به‌ویژه ضدیت با ایران.

کمیته‌ی روابط عمومی آمریکا و اسرائیل بزرگ‌ترین عنصر لابی اسرائیل است که پایگاه آن جامعه‌ی یهودیان است. با این‌که کمیته‌ی روابط عمومی آمریکا و اسرائیل به لحاظ تاریخی دو حزبی {هم دموکرات و هم جمهوری‌خواه} بوده است، اقدامات پرحرارت برای شکست توافق هسته‌ای 2015 با ایران و حمایت خروج ترامپ از این توافق در سال 2018، این نهاد را هرچه بیش‌تر با حزب جمهوری‌خواه همسو ساخت. با این وجود، طرفداران سرسخت اسرائیل در میان دموکرات‌ها، مانند سناتور چاک شومر [150] هم‌چنان هواخواه پرشور کمیته‌ی روابط عمومی آمریکا و اسرائیل هستند. کمیته‌ی روابط عمومی آمریکا و اسرائیل مدعی است که بیش از 100‌ هزار عضو و بودجه‌ی سالانه‌‌ای در حدود 70 میلیون دلار دارد، که 5/3 میلیون دلار آن صرف لابی‌گری می‌شود. نفوذ سیاسی این کمیته از جهت‌دهی به کمیته‌های سیاسی اقدام مشترک و جمع‌آوری‌کنندگان کمک‌های مالی برای کارزارهای سیاسی متحد‌ش برای تمرکز کمک‌های مالی به کاندیداهای تأییدشده ناشی می‌شود.

روشنفکران نومحافظه‌کار، از جمله یهودیانی که در دولت‌های جرج دبلیو بوش و/یا رونالد ریگان خدمت می‌کردند، تاثیر زیادی در جهت‌گیری مجدد حزب جمهوری‌خواه به سمت اسرائیل داشتند. برجسته‌ترین آن‌ها ویلیام کریستول [151]، داگلاس فیث [152]، الیوت آبرامز [153]، و پل ولفوویتز [154]، «مغزهای» پشت پرده‌ی حمله به عراق در سال 2003 هستند. با این حال، برای این‌که یک میلیتاریست طرفدار اسرائیل باشید، نیازی نیست حتماً یهودی باشید. جان بولتون، پاتریک گافنی [155]، گری بائر [156] و مایکل فلین [157] نیز عمدتاً همان نظرات همکاران یهودی خود را دارند.

دیدگاه‌ها و کنش‌ورانِ سیاسی نومحافظه‌کار میان اسرائیل و ایالات متحده در گردش هستند (درباره‌ی دموکرات‌ها و صهیونیست‌های لیبرال هم این نکته صادق است). ریچارد پرل [158] در دولت ریگان خدمت کرد و تا زمانی که به دلیل رسوایی مالی در سال 2003 استعفا داد رئیس کمیته مشورتی هیئت سیاست دفاعی [159] بود. او رهبری یک گروه مطالعاتی را به سفارش یک اندیشکده‌ی اسرائیلی، مؤسسه مطالعات سیاسی و استراتژیک پیشرفته [160]، برعهده داشت که گزارش بدنام «یک گسست کامل: استراتژی جدید برای تامین امنیت قلمرو» [161] را به کمپین انتخاباتی بنیامین نتانیاهو در سال 1996 ارائه داد. گزارش پرل از کنار گذاشتن «فرایند صلح» فلسطینی-اسرائیلی و دیگر سیاست‌های تهاجمی، از جمله برکناری صدام حسین از قدرت، حمایت می‌کرد. شلدون ادلسون بزرگ‌ترین سرمایه‌گذار پرتیراژترین روزنامه‌ی اسرائیلی، اسرائیل هیوم (اسرائیل امروز) [162] (بر اساس گزارش‌ها این سرمایه‌گذاری 50 میلیون دلار است) و همسرش، میریام ادلسون، ناشر آن است. سیاست سردبیری این نشریه در اولویت قراردادن ستایش نتانیاهو است و از رئیس جمهورشدن ترامپ حمایت می‌کرد. گزارش فرانک لانتز [163]، مشاور سیاسی جمهوری‌خواه، با عنوان «فرهنگ واژگان زبان جهانی پروژهی اسرائیل در سال 2009» [164]، هم توسط دولت اسرائیل و هم توسط حامیان آمریکایی آن مورد استفاده قرار گرفته است. لانتز هم‌چنین با انجمن فرمانداران جمهوری‌خواه [165] ملاقاتی داشت تا به آن‌ها در خصوص نحوه‌ی مقابله با جنبش اشغال وال استریت مشاوره دهد. [166] آرتور فینکلشتاین [167] فقید به بنیامین نتانیاهو، آریل شارون، آویگدور لیبرمن و نیر برکات [168] شهردار اورشلیم و هم‌چنین تعدادی از جمهوری‌خواهان مشاوره می‌داد.

حمایت گرم حزب جمهوری‌خواه از اسرائیل عمدتاً به دلیل برنامه‌ی مشترک جناح راست جهانی است. اما رابطه‌ی حزب دموکرات با اسرائیل پیچیده‌تر است. یهودیان از دوران نیودیل بخشی از پایگاه اجتماعی اسرائیل بوده‌اند. باراک اوباما به ترتیب در سال‌های 2008 و 2012، 78 درصد و 69 درصد از آرای یهودیان را از آن خود کرد. از دهه‌ی 1960 به این سو، فقط آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار آمار بالاتری در همسویی با دموکرات‌ها داشته‌اند.

فرهنگ عمومی آمریکا عمدتاً دولت اسرائیل را واکنش به هولوکاست و میراث‌دار اخلاقی قربانیان یهودی قتل‌عام نازی‌ها تلقی می‌کند. پس از جنگ جهانی دوم، ایجاد پناهگاهی برای بازماندگان یهودی یک هدف ضدفاشیستی و بشردوستانه بود که بر طیف سیاسی چپ تمرکز داشت. حمایت رئیس‌جمهور ترومن از اسرائیل در سال 1948 تا حد زیادی ابزاری بود. اما این حمایت برای شخصیت‌های نمادین اردوگاه چپ-لیبرال دوران او اعتقادی صادقانه بود: النور روزولت، بایارد راستین، راینهولد نیبور، والتر رویتر، هوبرت همفری، هنری والاس [169]، و حزب ترقی‌خواه ایالات متحده. برای دموکرات‌های قدیمی‌تر، چه یهودی و چه غیریهودی، – جو بایدن، چاک شومر، دایان فاینشتاین، بن کاردین، باب منندز، ران وایدن، نانسی پلوسی، و استنی هویر [170]- تلقی اسرائیل به عنوان پناه‌گاه یهودیان تحت آزار و اذیت به معنای دنباله‌روی پرشور از مشارکت در کارزارهای انتخاباتی تحت هدایت کمیته‌ی روابط عمومی آمریکا و اسرائیل است. دموکرات‌های جوان‌تر که آمال و آرزوهای بالاتری دارند، مانند سناتورها کوری بوکر، کامالا هریس، و جف مرکلی[171] و شهرداران نیویورک و لس‌آنجلس، بیل دی بلازیو و اریک گارستی [172]، احتمالا به شکل ابزاری‌تری «طرفدار اسرائیل» هستند. هیچ‌یک از گروه‌ها نکبت فلسطین [173] را به رسمیت نمی‌شناسند.

طرفداری تزلزل‌ناپذیر هیلاری کلینتون از اسرائیل به کارزار انتخاباتی وی برای سنا در نیویورک در سال 2000 بازمی‌گردد. یهودیان طرفدار اسرائیل به مبارزات انتخاباتی او در سال های 2008 و 2016 کمک‌های زیادی کردند. حییم و شریل سبان [174] از دوستان دیرینه‌ی کلینتون‌ها هستند. آن‌ها با 3/16 میلیون دلار نهمین مشارکت‌کنند‌ه‌ی بزرگ در مبارزات انتخاباتی حزب دموکرات در سال 2016 بودند. [175] حییم سابان بی هیچ خجالتی اذعان می‌کند: «من یک مرد تک‌بُعدی هستم و تنها مسئله‌ی من اسرائیل است.» [176] سابان و اهداکنندگان همفکر او نگران نفوذ فزاینده‌ی کمپین جنبش بایکوت، عدم سرمایه‌گذاری و تحریم اسرائیل [BDS] علیه اسرائیل بودند. کلینتون با نوشتن نامه‌ای به سابان که در آن وعده داده بود «مقابله با BDS را در اولویت کارزار انتخاباتی سال 2016 خود قرار می‌دهد» به دنبال آرام‌ساختن آن‌ها بود. [177]

نتیجه‌گیری: این امپراطوری است، احمق‌جان!

از دهه‌ی 1940 تا به امروز، خرد متعارف در واشینگتن معتقد است که کنترل خاورمیانه و منابع هیدروکربنی آن برای حفظ امپراتوری غیررسمی جهانی آمریکا حیاتی است. هیچ کشور دیگری در منطقه نمی‌تواند همانند اسرائیل با ترکیبی از ظرفیت‌های فنی، اطلاعاتی و نظامی؛ شبکه‌ای از روابط شخصی، تجاری و نهادی؛ و اشتیاق تزلزل‌ناپذیر برای هژمونی آمریکا در خاورمیانه؛ از این هدف حمایت کند. عربستان سعودی با فاصله‌ی زیاد دومین کشور است. علاوه بر این، بخش‌هایی با نفوذ افکار عمومی داخلی، فعالانه اتحاد آمریکا و اسرائیل را ترویج می‌کنند.

تمامی روسای جمهور آمریکا، از نیکسون تا اوباما، اشغال کرانه‌ی باختری و نوار غزه توسط اسرائیل و نقض حقوق فلسطینیان را بی‌ثبات‌کننده می‌دانستند. از این رو، از توقف شهرک‌سازی و خروج اسرائیل از سرزمین‌های اشغالی فلسطین حمایت می‌کردند. اگر نفوذ سیاسی لابی اسرائیل وجود نداشت، رؤسای جمهور آمریکا احتمالاً اسرائیل را برای سازش با فلسطینی‌ها تحت فشار بیش‌تری قرار می‌دادند. اما ارزش استراتژیک اسرائیل در طول جنگ سرد و جنگ جهانی علیه تروریسم و تداوم این سیاست در دوران اوباما، باعث تضمین مصونیت قابل توجه اسرائیل در برابر فشار برای پذیرش هرگونه توافقنامه‌ی صلحی شد که رهبران اسرائیل آن را غیرعاقلانه می‌دانستند.

اوباما با برجسته‌ساختن نقش اتحاد ایالات متحده و اسرائیل کاملاً به آن‌چه ویلیام اپلمن ویلیامز [178] آن را «امپراتوری به مثابه‌ی یک روش زندگی» می‌خواند متعهد بود. [179] با این حال، اوباما به‌رغم مخالفت‌های پر سر و‌ صدای بنیامین نتانیاهو و حامیان آمریکایی‌اش، با امضای توافق هسته‌ای سال 2015 تلاش کرد از رویارویی نظامی با ایران اجتناب کند. در مقابل، خروج ترامپ از این توافق و افتتاح سفارت ایالات متحده در اورشلیم، تعهد راهبردی دولت او و سرمایه‌گذار ارشد آن، شلدون ادلسون، را برای تغییر صف‌آرایی خاورمیانه حول یک جبهه‌ی متخاصم ضدایرانی از طریق پایگاه داخلی‌اش متشکل از نظامیان تندرو، ناسیونالیست‌های سفیدپوست، یهودیان و پروتستان‌های اوانجلیکی حزب لیکودی، و متحدان منطقه‌ای اسرائیل، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و مصر را نشان داد. ایالات متحده در کنار اسرائیل علیه حقوق فلسطینی‌ها ایستاده است و روابط گرم خود را با رژیم‌های خودکامه‌ی عرب (و ایران قبل از 1979) حفظ کرده است، زیرا به‌رغم هزینه‌های گاه قابل‌توجه آن، این روابط برای حفظ نظم طرفدار آمریکا در خاورمیانه ضروری بوده است.

* این مقاله ترجمه‌ای است از فصل دهم کتاب زیر:

A Critical Political Economy of the Middle East and North Africa, Edited by Joel Beinin, Bassam Haddad, and Sherene Seikaly, Stanford University Press, Stanford, California, 2021.

عنوان اصلی مقاله:

The US-Israeli Alliance, by‏ ‏Joel Beinin.

یادداشت‌ها:

[1].‌ در ۱۹۶۷ جنگ شش روزه (از 5 ژوئن تا ۱۰ ژوئن) میان اسرائیل و کشورهای عربی مصر، ‏سوریه و اردن رخ داد و با پیروزی مطلق اسرائیل به پایان رسید. این نبرد نقطه اوج بحرانی بود که از تاریخ ‏‏۱۵ مه تا ۱۲ ژوئن ۱۹۶۷ به درازا انجامید و در آن اسرائیل با شکست ارتش چند کشور عربی قسمتی از خاک ‏آن‌ها را تصرف کرد – م.

[2]. Hilton Obenzinger, “In the Shadow of ‘God’s Sun-Dial’: The Construction of American Christian Zionism and the Blackstone Memorial,” Stanford Humanities Review 5, no. 1 (1995): 62.

[3]. World Zionist Organization (WZO)

[4]. William Blackstone

[5]. John B. Judis, Genesis: Truman, American Jews, and the Origins of the Arab/Israeli Conflict (New York: Farrar, Straus, and Giroux, 2014).

[6]. James Jesus Angleton

[7]. Meir Amit

[8]. Jefferson Morley, The Ghost: The Secret Life of CIA Spymaster James Jesus Angleton (New York: St. Martin’s, 2017), 181.

[9]. Morley, The Ghost, 175–78; Roger J. Mattson, “The NUMEC Affair: Did Highly Enriched Uranium from the U.S. Aid Israel’s Nuclear Weapons Program?” National Security Archive, https://nsarchive.gwu.edu/briefing-book/nuclear-vault/2016-11-02/numec-affair-did-highly-enriched-uranium-us-aid-israels.

[10]. USS Liberty

[11]. Jewish Telegraphic Agency, “Potential Trump Defense Chief Saw ‘Military Security Price’ for US Support of Israel,” November 20, 2016, https://www.jta.org/2016/11/20/news-opinion/politics/possible-trump-pick-for-defense-secretary-said-the-u-s-pays-price-for-israel-support;

Statement of General David H. Petraeus Before the Senate Armed Services Committee, March 16, 2010, 12, https://web.archive.org/web/20100331012029/http://armedservices.senate.gov/statemnt/2010/03%20March/Petraeus%2003-16-10.pdf.

[12]. House Appropriations Subcommittee on Defense hearing, March 2, 2011, C-Span, https://www.c-span.org/video/?298247-1/defense-department-fiscal-year-2012-budget-request, at 2:01.

[13]. David Tal, “Symbol Not Substance? Israel’s Campaign to Acquire Hawk Missiles, 1960–1962,” International History Review 22, no. 2 (2000): 305.

[14]. Jeremy Sharp, U.S. Foreign Aid to Israel (Washington, DC: Congressional Research Service, 7 August 2019), 2, https://www.everycrsreport.com/files/20190807_RL33222_54f0e84c97f844c91d228835e6cbbd1618f97a2d.pdf.

[15]. White House, Office of the Press Secretary, “Memorandum of Understanding Reached with Israel,” September 14, 2016, https://obamawhitehouse.archives.gov/the-press-office/2016/09/14/fact-sheet-memorandum-understanding-reached-israel.

[16].‌ Foreign Military Sales (FMS) program، برنامه‌ی فروش نظامی خارجی وزارت دفاع ایالات متحده، که فروش تسلیحات، تجهیزات نظامی، خدمات دفاعی و آموزش نظامی آمریکا را به دولت های خارجی تسهیل می کند. خریدار مستقیماً با پیمانکار معامله نمی‌کند. در عوض، آژانس همکاری امنیتی دفاعی (DSCA) به عنوان یک واسطه عمل می‌کند و تهیه و خرید، امور مربوط به لجستیک، و تحویل را انجام می‌دهد و اغلب پشتیبانی محصول، آموزش، و ساخت زیرساخت‌ها (مانند آشیانه‌ها، باند فرودگاه‌ها، تاسیسات و غیره) را هم برعهده می‌گیرد.- م.

[17]. Qualitative Military Edge، سیاست «برتری کیفی نظامی» ایالات متحده در منطقه برتری اسرائیل در فن‌آوری نظامی نسبت به همسایگانش را تضمین می‌کند، قدمت این سیاست به دهه‌ی 1960 بازمی‌گردد، زمانی‌که دولت‌های عربی علیه اسرائیل متحد شدند. در سال‌های اخیر و تغییر معادلات منطقه، آمریکا به نوعی در پی بازبینی این سیاست نظامی با قدمت چندین دهه است تا دیگر متحدان خود در منطقه را نیز تقویت کند. – م.

[18]. Stephen Snyder, “A Massive US Weapons Deal with Israel Means More Weapons for Its Arab Neighbors, Too,” PRI’s The World, September 22, 2016, https://www.pri.org/stories/2016-09-22/massive-us-weapons-deal-israel-means-more-weapons-its-arab-neighbors-too.

[19]. Bruce Reidel, “The $110 Billion Arms Deal to Saudi Arabia Is Fake News,” Brookings, June 5, 2017, https://www.brookings.edu/blog/markaz/2017/06/05/the-110-billion-arms-deal-to-saudi-arabia-is-fake-news/.

[20]. William Quandt, Decade of Decisions: American Policy Toward the Arab-Israeli Conflict, 1967–1976 (Berkeley: University of California Press, 1977), 106.

[21]. Clyde R. Mark, Israel: U.S. Foreign Assistance (Washington, DC: Congressional Research Service, updated April 26, 2005), 13.

[22]. Ronald Reagan, op-ed, Washington Post, August 15, 1979.

[23]. Mark, Israel: U.S. Foreign Assistance, updated May 27 1997, 9.

[24]. Associated Press, “Congress OKs Watered-down Bill on US-Israel Ties,” December 4, 2014, https://www.ynetnews.com/articles/0,7340,L-4599523,00.html.

[25]. the biennial Juniper Cobra war games

[26]. Barbara Opall-Rome, “US, Israel in ‘Dress Rehearsal’ for Joint Response Against Iran Missile Attack,” Defense News, March 9, 2018, https://www.defensenews.com/global/mideast-africa/2018/03/08/us-israel-in-dress-rehearsal-for-joint-response-against-iran-missile-attack/.

[27]. Illy Pe’ery, “What Has the IAF Learned from Defecting Pilots?” Israel Air Force, March 13, 2017, http://www.iaf.org.il/4458-49076-en/IAF.aspx; Jewish Telegraphic Agency, “Syrian Who Defected to Israel Teaches Israelis to Fly Mig Jet,” January 31, 1990, https://www.jta.org/1990/01/31/archive/syrian-who-defected-to-israel-teaches-israelis-to-fly-mig-jet.

[28]. Israel Aerospace Industries

[29]. Rafael Advanced Defense Systems

[30]. Israel Weapons Industries

[31]. Elbit

[32]. Elisra Group

[33]. Yoram Gabison, “3 Reasons Why Israel’s Largest Privately-Owned Defense Contractor Will Pay $520m for IMI,” Haaretz, March 12, 2018, https://www.haaretz.com/israel-news/business/three-reasons-why-elbit-is-ready-to-fork-over-520m-for-imi-1.5896205.

[34]. Yaniv Kubovich, “Israel’s Arms Exports Spike, Hitting Record $9 Billion,” Haaretz, May 2, 2018, https://www.haaretz.com/israel-news/israel-s-defense-export-sales-exceed-record-9-billion-1.6052046.

[35]. Eytan Halon, “Hi-tech Sector Exceeds 300,000 Workers for First Time,” Jerusalem Post, August 27, 2019, https://www.jpost.com/Israel-News/Hi-tech-sector-exceeds-300000-workers-for-first-time-599829.

[36]. Sayeret Matkal

[37]. Benjamin Beit-Hallahmi, The Israel Connection: Who Israel Arms and Why (New York: Pantheon, 1987), 38–75.

[38]. Mobutu Sese Seko.

[39]. Beit-Hallahmi, The Israel Connection, 132–56; Leonard Weiss, “Flash from the Past: Why an Apparent Israeli Nuclear Test in 1979 Matters Today,” Bulletin of the Atomic Scientists, September 8, 2015, https://thebulletin.org/flash-past-why-apparentisraeli-nuclear-test-1979-matters-today8734.

[40]. Beit-Hallahmi, The Israel Connection, 85–86.

[41]. Anastasio Somoza Debayle

[42]. Beit-Hallahmi, The Israel Connection, 77.

[43]. Boland Amendment

[44]. Amir Oren, “The Truth About Israel, Iran and 1980s U.S. Arms Deals,” Haaretz, November 26, 2010, https://www.haaretz.com/1.5145188.

[45]. Edo Konrad, “The Story Behind Israel’s Shady Military Exports,” +972, November 22, 2015, https://972mag.com/who-will-stop-the-flow-of-israeli-arms-to-dictato ships/114080/; Alvite Ningthoujam, “Southeast Asia Can’t Get Enough of Israel’s Weapons,”National Interest, June 12, 2016, http://nationalinterest.org/feature/southeast-asia-cant-get-enough-israels-weapons-16550.

[46]. Kubovich, “Israel’s Arms Exports Spike.”

[47]. Haaretz, “Israel’s Largest Arms Clients: India, Azerbaijan and Vietnam,”

March 15, 2018, https://www.haaretz.com/israel-news/israel-s-largest-arms-clients-india-azerbaijan-and-vietnam-1.5909811.

[48]. Avner Cohen and William Burr, “What the U.S. Government Really Thought of Israel’s Apparent 1979 Nuclear Test,” Politico, December 8, 2016, https://www.politico.com/magazine/story/2016/12/1979-vela-incident-nuclear-test-israel-south-africa-214507.

[49]. Boycott, Divestment and Sanctions

[50]. P. R. Kumaraswamy. “At What Cost Israel-China Ties?” Middle East Quarterly 13, no. 2 (2006), https://www.meforum.org/articles/2006/at-what-cost-israel-china-ties.

[51]. Nautilus

[52]. Northrop Grumman

[53]. William J. Broad, “U.S. and Israel Shelved Laser as a Defense,” New York Times, July 30, 2006, https://www.nytimes.com/2006/07/30/world/middleeast/30laser.html.

[54]. Lockheed Martin

[55]. Sufa

[56]. British BAE

[57]. F-35 stealth fighter jet

[58]. F-35I Adir

[59]. Joint Helmet Mounted Cueing System (JHMCS)

[60]. Rockwell-Collins

[61]. Tyler Rogoway, “New ‘Digital Eye Piece’ Will Allow U.S. Fighter Pilots to Own the Night Like Never Before,” The Drive, February 8, 2018, http://www.thedrive.com/the-war-zone/18358/new-digital-eyepiece-will-allow-u-s-fighter-pilots-to-own-the-night-like-never-before.

[62]. Barbara Opall-Rome, “Lockheed VP: ‘There’s a Part of Israel in Every F-35,’” Defense News, May 4, 2017, https://www.defensenews.com/global/2017/05/04/lockheed-vp-theres-a-part-of-israel-in-every-f-35/.

[63]. Bynet Data Communications Ltd

[64]. Israel Defense Forces (IDF) Intelligence Corp’s Negev technology campus

[65]. Yuval Azulai and Shmulik Shelach, “Lockheed Martin to Set Up Israeli Development Center,” Globes, June 4, 2013, http://www.globes.co.il/en/article-1000849860.

[66]. Yissum Research Development

[67]. Tova Cohen, “Lockheed Martin in Research Deal with Israel Tech Company Yissum,” Reuters, October 6, 2014, https://www.reuters.com/article/us-lockheed-martin-israel-research-idUSKCN0HV0T620141006.

[68]. Dell EMC

[69]. David Ivry

[70]. Boeing Israel, “Building the Future Together: Boeing in Israel,” 2019, https://www.boeing.com/resources/boeingdotcom/company/key_orgs/boeing-international/pdf/israelbackgrounder.pdf.

[71]. Elta

[72]. Nimrod

[73]. General Dynamics

[74]. Bradley Fighting Vehicle

[75]. Reactive Applique Armor Tiles

[76]. “$37.8M Adds More Israeli Reactive Armor for M2/M3 Bradleys,” Defense Industry Daily, July 8, 2005, https://www.defenseindustrydaily.com/378m-adds-more-israeli-reactive-armor-for-m2m3-bradleys-0823/.

[77]. Skystar-180

[78]. Yaakov Katz, “US Army Using Israeli Surveillance Tech to Protect Troops,”Jerusalem Post, July 14, 2011, https://www.jpost.com/International/US-Army-using-Israeli-surveillance-tech-to-protect-troops; Yaakov Lappin, “US Army Approves Israeli Surveillance Balloon for Purchase,” Jerusalem Post, March 19, 2015, https://www.jpost.com/Israel-News/US-Army-approves-Israeli-surveillance-balloon-for-purchase-394405.

[79]. Yaakov Lappin, “Israel’s Elbit to Supply US Marines with Laser System,” Jerusalem Post, March 22, 2015, https://www.jpost.com/Israel-News/Israels-Elbit-to-supply-US-Marines-with-laser-system-394739.

[80]. Iron Fist Light Configuration

[81]. “U.S. Has Chosen Israeli Iron Fist Active Protection System to Secure Armoured Personnel Carrier,” Army Recognition, June 9, 2016, http://armyrecognition.com/june_2016_global_defense_security_news_industry/u.s._has_chosen_israeli_iron_fist_active_protection_system_to_secure_armoured_personnel_carrier_10906162.html.

[82]. The Jewish Virtual Library

[83]. Jewish Virtual Library, “Israeli Weapons Systems Employed by the U.S.,” http://nointervention.com/archive/military/weapons/israelisystems.html.

[84]. Adam Goldman and Ellen Nakashima, “CIA and Mossad Killed Senior Hezbollah Figure in Car Bombing,” Washington Post, January 30, 2015, https://www.washingtonpost.com/world/national-security/cia-and-mossad-killed-senior-hezbollah-figure-in-car-bombing/2015/01/30/ebb88682-968a-11e4-8005-1924ede3e54a_story.html; “Was Mughniyeh Hit Really a CIA Op? Israeli Sources Say It Was Mostly Mossad,” Haaretz, February 16, 2015, https://www.haaretz.com/cia-mossad-bicker-over-credit-for-hit-on-imad-mughniyeh-1.5308266.

[85]. David E. Sanger, “Obama Order Sped Up Wave of Cyberattacks Against Iran,” New York Times, June 1, 2012, https://www.nytimes.com/2012/06/01/world/middleeast/obama-ordered-wave-of-cyberattacks-against-iran.html.

[86]. David E. Sanger and Eric Schmitt, “U.S. Cyberweapons, Used Against Iran and North Korea, Are a Disappointment Against ISIS,” New York Times, June 12, 2017, https://www.nytimes.com/2017/06/12/world/middleeast/isis-cyber.html.

[87]. Stephen Graham, Cities Under Siege: The New Military Urbanism (London: Verso, 2011); Jeff Halper, War Against the People: Israel, the Palestinians and Global Pacification (London: Pluto, 2015).

[88]. Neve Gordon, “The Political Economy of Israel’s Homeland Security/Surveillance

Industry,” (Queen’s University, Kingston, Canada: The New Transparency Project, Working Paper III, April 28, 2009), 8–9, https://qspace.library.queensu.ca/bitstream/handle/1974/1941/The%2520Political%2520Economy%2520of%2520Israel%25E2%2580%2599s%2520Homeland%2520Security.pdf.

[89]. The Cirlot Agency, “Elbit Systems of America Peregrine Video,” https://www.youtube.com/watch?v=Npu3LeYyRkA.

[90]. “Hermes 450,” http://www.israeli-weapons.com/weapons/aircraft/uav/hermes_450/Hermes_450.html.

[91]. Kathleen Miller, “Elbit Systems Wins Homeland Security Contract,” Bloomberg, February 27, 2014, https://www.bloomberg.com/news/articles/2014–02–27/israel-s-elbit-wins-u-s-border-surveillance-contract.

[92].‌ Krav Maga، یک سیستم رزمی دفاع شخصی و غیر رقابتی است که در اسرائیل ابداع شد. این رشته امروزه علاوه بر ارتش اسرائیل در نیروهای نظامی دیگری چون اف‌بی‌آی، پلیس لس‌آنجلس و نیویورک و ارتش سوئد آموزش داده می‌شود‌ -م.

[93]. Israel Weapons Industries, “IWI US Academy Classes Now Open,” January 2017, https://iwi.us/iwi-us-training-division-classes-now-open/.

[94]. Metropolitan College of New York, “MPA in Emergency and Disaster Management,” https://www.mcny.edu/academics/school-public-affairs-administration/mpa-emergency-disaster-management/.

مرجع آرشیوشده‌ی سفر سال 2005 در این لینک قابل دسترسی است. وبسایت کنونی به این مورد اشاره نمی‌کند.

http://www.mcny.edu/publicaffairs/israelgallery.php.

[95]. law enforcement

[96]. IMI Systems, “Training the Key to Success,” http://www.imisystems.com/wp-content/uploads/2017/01/IMI-Academy-for-Advanced-HLS-Training.pdf.

[97]. Georgia State University, “Georgia International Law Enforcement Exchange (GILEE),” http://gilee.gsu.edu/; Anna Simonton, “Inside GILEE, the US-Israel Law Enforcement Training Program Seeking to Redefine Terrorism,” Mondoweiss, January 5, 2016, http://mondoweiss.net/2016/01/enforcement-training-terrorism/.

[98]. Simone Wilson, “LAPD Scopes Out Israeli Drones, ‘Big Data’ Solutions,” Jewish Journal, February 13, 2014, http://jewishjournal.com/news/nation/126816/.

[99]. Sharon District – Kfar Saba

[100]. Margaret Hartmann, “NYPD Now Has an Israel Branch,” New York Magazine, September 6, 2012, http://nymag.com/daily/intelligencer/2012/09/nypd-now-has-an-israel-branch.html.

[101]. Anti-Defamation League

[102]. ADL, “Partnering with Law Enforcement,” https://www.adl.org/who -we-are/ our -organization/signature-programs/partnering-with-law-enforcement.

[103]. The Jewish Institute for National Security Affairs

[104]. JINSA, http://www.jinsa.org/.

[105]. Quoted in Jordan Crandall, ed., Under Fire.1: The Organization and Representation of Violence (Rotterdam: Witte de With Center for Contemporary Art, 2004), 84.

[106]. Graham, Cities Under Siege, 229.

[107]. Fort Bragg, North Carolina

[108]. Graham, Cities Under Siege, 229; Julian Borger, “Israel Trains US AssassinationSquads in Iraq,” The Guardian, December 8, 2003, https://www.theguardian.com/world/2003/dec/09/iraq.israel.

[109]. “Daily Alert,” Prepared for the Conference of Presidents of Major American Jewish Organizations by the Jerusalem Center for Public Affairs, August 18, 2004, http://www.dailyalert.org/archive/2004-08/2004-08-18.html.

[110]. Lt. Gen. Michael Vane

[111]. US Army Training and Doctrine Command

[112]. Graham, Cities Under Siege, 229–30.

[113]. Tze’elim

[114]. Lt. Gen. H. Steven Blum

[115]. Graham, Cities Under Siege, 194.

[116]. Dan Williams, “Israel Provides Intelligence on Islamic State—Western Diplomat,” Reuters, September 8, 2014, https://www.reuters.com/article/mideast-islamicstate-israel/israel-provides-intelligence-on-islamic-state-western-diplomat-idUSL5N0R93CH20140908.

[117]. Association of America-Israel Chambers of Commerce, http://www.israeltrade.org/.

[118]. Miriam Pollock, “The Sabras of Silicon Valley,” The Tower 19 (October 2014), http://www.thetower.org/article/the-sabras-of-silicon-valley/.

[119]. Leon Lazaroff, “China to Capitalize on Nasdaq Jump with Tech IPOs, BNY Says,” Bloomberg, May 7, 2012, https://www.bloomberg.com/news/articles/2012-05-07/china-to-take-advantage-of-nasdaq-jump-with-tech-ipos-bny-says.

[120].‌ Kiryat Gat، نام شهری در استان جنوبی اسرائیل است- م.

[121]. Mobileye ، شرکت خودروسازی اسرائیلی- م.

[122]. Steven Scheer, “US Intel Plans $5 Bln Investment in Israeli Plant,” Reuters, February 21, 2018; Mark Scott, “Intel Buys Mobileye in $15.3 Billion Bid to Lead Self-Driving Car Market,” New York Times, March 17, 2017, https://www.nytimes.com/2017/03/13/business/dealbook/intel-mobileye-autonomous-cars-israel.html.

[123]. Hewlett-Packard Israel

[124]. H-P Enterprise and H-P Inc.

[125]. Investigate, “HP Inc.,” http://investigate.afsc.org/company/hp-inc.

[126]. Motorola Solutions Israel

[127]. Wide Area Surveillance System

[128]. Who Profits, “Motorola Solutions Israel,” https://whoprofits.org/company/motorola-solutions-israel.

[129]. Yuval Azulai and Tzahi Hoffman, “Motorola Solutions to Provide IDF’s

Battlefield Smartphone,” Globes, June 29, 2017, http://www.globes.co.il/en/article-1000906408; Ferry Biedermann, “INVESTING IN: ISRAEL Microsoft Reportedly Buys Israeli Cybersecurity Firm Hexadite,” CNBC, May 24, 2017, https://www.cnbc.com/2017/05/24/microsoft-reportedly-buys-israeli-cybersecurity-firm-hexadite.html.

[130]. PayPal

[131]. Fraud Sciences

[132]. Cy- Active

[133].Tova Cohen, “PayPal Sets Up Israeli Security Center, Buys CyActive,” Reuters, March 11, 2015, https://www.reuters.com/article/us-cyactive-m-a-ebay/paypal-sets-up-israeli-security-center-buys-cyactive-idUSKBN0M70VO20150311.

[134]. Delta Galil

[135]. Who Profits, “Delta Galil Industries,” https://whoprofits.org/company/delta-galil-industries/.

[136]. editor-at-large، سردبیر پاره‌وقت روزنامه‌نگاری است که در تولید محتوای یک نشریه مشارکت دارد، اما برخلاف سردبیر اصلی که هر روز و تمام‌وقت بر کار یک نشریه نظارت دارد، به صورت نیمه‌منظم در ارائه‌ی محتوا دخیل است و کمتر در موضوعاتی مانند صفحه‌آرایی، انتخاب عکس‌ها یا مدیریت نشریه دخالت می‌کند. – م.

[137]. Forward

[138]. Center for Responsive Politics (CRP)

[139]. super-PAC

[140]. Philip Weiss, “‘Forward’ Columnist and Emily’s List Leader Relate ‘Gigantic,’ ‘Shocking’Role of Jewish Democratic Donors,” Mondoweiss, April 19, 2016, http://mondoweiss.net/2016/04/forward-columnist-and-emilys-list-leader-relate-gigantic-shocking-role-of-jewish-democratic-donors/.

[141]. Center for Responsive Politics, “2016 Top Donors to Outside Spending Groups,” https://www.opensecrets.org/outsidespending/summ.php?cycle=2016&disp=D&type=V&superonly=N.

گلدبرک از 50 اهداکننده‌ی مالی بزرگ سخن به میان می‌آورد، اما لیست کمیته‌ی سیاست پاسخود اینک شامل 100 اهداکننده‌ی بزرگ است.

[142]. Stephanie Schriock

[143]. Emily’s List، فهرست امیلی، یک کمیته اقدام سیاسی آمریکایی (PAC) است که هدف آن کمک به انتخاب نامزدهای زن دموکرات مدافع حق سقط جنین در مناصب حکومت است – م.

[144]. Weiss, “‘Forward’ Columnist and Emily’s List Leader Relate”.

[145]. Gil Troy, The Jewish Vote: Political Power and Identity in US Elections. RudermanProgram for American Jewish Studies, University of Haifa, 2016, 5,

http://rudermanfoundation.org/wp-content/uploads/2017/11/Jewish-Vote-Ruderman-Program.pdf.

[146]. Sheldon Adelson

[147]. Center for Responsive Politics, “Top Individual Contributors: All Federal Contributions,” https://www.opensecrets.org/overview/topindivs.php?cycle=2016&view=fc.

[148]. Paul Singer

[149]. CUFI, homepage, http://www.cufi .org.

[150]. Chuck Schumer

[151]. William Kristol

[152]. Douglas Feith

[153]. Elliott Abrams

[154]. Paul Wolfowitz,

[155]. Patrick Gaffney

[156]. Gary Bauer

[157]. Michael Flynn

[158]. Richard Perle

[159]. Defense Policy Board Advisory Committee

[160]. Institute for Advanced Strategic and Political Studies

[161]. A Clean Break: A New Strategy for Securing the Realm

[162]. Yisrael Hayom

[163]. Frank Luntz

[164]. The Israel Project’s 2009 Global Language Dictionary

[165]. Republican Governors Association

[166]. Chris Moody, “How Republicans Are Being Taught to Talk about Occupy Wall Street,” The Ticket, December 1, 2011, https://www.yahoo.com/news/blogs/ticket/republicans-being-taught-talk-occupy-wall-street-133707949.html.

[167]. Arthur Finkelstein

[168]. Nir Barkat

[169]. Eleanor Roosevelt, Bayard Rustin, Reinhold Niebuhr, Walter Reuther, Hubert Humphrey, Henry Wallace.

[170]. Joe Biden, Chuck Schumer, Diane Feinstein, Ben Cardin, Bob Menendez, Ron Wyden, Nancy Pelosi, and Steny Hoyer

[171]. Cory Booker, Kamala Harris, and Jeff Merkley

[172]. Bill De Blasio and Eric Garcetti

[173]. به عربی: النکبة، اشاره به تخریب جامعه، سرزمین فلسطین و مهاجرت دسته‌جمعی فلسطینی‌ها که در آن حدود صدها هزار عرب فلسطینی در طول جنگ ۱۹۴۸ اعراب با اسرائیل و جنگ داخلی پیش از آن، خانه‌های خود را ترک کردند، یا مجبور به فرار یا اخراج شدند. – م.

[174]. Haim and Cheryl Saban

[175]. Center for Responsive Politics, “Top Individual Contributors: All Federal Contributions.”

[176]. Connie Bruck, “The Influencer,” New Yorker, May 10, 2010, https://www.newyorker.com/magazine/2010/05/10/the-influencer.

[177]. Clinton to Saban, July 2, 2015, https://www.documentcloud.org/documents/2158218-hillary-clintons-letter-to-haim-saban-against-bds.html.

[178]. William Appleman Williams

[179]. William Appleman Williams, Empire as a Way of Life: An Essay on the Causes and Character of America’s Present Predicament, Along with a Few Thoughts About an Alternative (New York: Oxford University Press, 1980).

 

لینک کوتاه شده در سایت «نقد»: https://wp.me/p9vUft-2PW

 

توضیح «نقد»: هرچند ظرف تحولات اجتماعی/سیاسی، مرزهای «ملی» است و پی‌آمد این تحولات در نخستین گام بر زندگی مردمان ساکن در این مرزها اثر می‌گذارد، اما ریشه‌یابی و تبیین و نقد آن‌ها، بدون در نظر گرفتن عوامل موثر در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی ممکن نیست؛ بسا که این عوامل و مناسبات خود پدید آورنده‌ی همان ظرف‌هایی است که با مرزهای «ملی» تعریف و مشخص می‌شوند. برای ایران، آشنایی با تحولات منطقه و به‌ویژه خاورمیانه از اهمیت غیرقابل انکاری برخوردار است و برای رویکردی نقادانه و رهایی‌بخش، آشنایی با نقش گرایش‌های اجتماعی و نیروهای سیاسی چپ، یا آن‌ها که بنا بر ادراک خود یا قاعده و قرارهای گفتمانی/سیاسی بین‌المللی «چپ» نامیده شده‌اند، جایگاه ویژه‌ای دارد. از همین رو خواهیم کوشید در مجموعه‌ای تازه، با ترجمه‌ی آثاری که به بررسی و واکاوی نقش گرایش‌های اجتماعی و نیروهای سیاسی «چپ» پرداخته‌اند، سهم کوچکی در این راستا ادا کنیم.

بدیهی است ترجمه‌ی این آثار نشانه‌ی موافقت مترجم یا «نقد» با آرای نویسندگان آن‌ها نیست و فقط در راستای آگاهی‌رسانی پیرامون دیدگاه‌ها و استدلال‌های گوناگون و گاه متناقض است.

همچنین درباره‌ی #خاورمیانه:

لبنان، فراتر از استثناگرایی

ارتش‌های منطقه‌ای و صنایع نظامی‌

دولت، بازار و طبقه

طبقه‏، قدرت و انقلاب در سودان

چپ عرب و ناسیونالیسم: خطایی شوم

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.