مطالعات انتقادی اوتیسم
نوشتهی: لیندسِی اُدِل، هانا برتیلسدُتر رُزکْویست، فرانسیسکو ارتگا، شارلوت براونلا، مایکل اُرسینی
ترجمهی: حمیدرضا واشقانی فراهانی
به مناسبت 13 فروردین روز جهانی اوتیسم
در این مقاله بررسی میکنیم که چگونه زمینههای فرهنگی ما به برآمدن دانشهای متفاوتی دربارۀ اوتیسم میانجامند و نحوه صورتبندی شدن، رواج یافتن و بدل شدن این دانشها به مبنای سیاستگذاریها، اقدامات و جنبشهای سیاسی را خواهیم آزمود. همچنین مناقشههای کلیدی پیشِ روی بسط مطالعات انتقادی اوتیسم، به مثابۀ رویکردی بینالمللی و انتقادی در مطالعات توانایی، برشمرده خواهند شد. هدف ما ارائه دیدگاهی بینِ فرهنگی دربارۀ اوتیسم یا مفروض دانستن تصوری جهانشمول و یکدست از اوتیسم، به مثابۀ طبقهبندی یا واقعیتی تشخیصی نیست. بلکه میخواهیم بر مبنای ایدۀ «اجتماعات معرفتی»، تصویری از شیوههای بسط درک و تجربه اوتیسم در بسترها و زمینههای فرهنگی مختلف ارائه نماییم تا چرخشهای دانشِ مربوط به اوتیسم را، از جمله مفاهیمی مانند «تنوع عصبی» و نحوۀ جابهجایی این دانش و مفاهیم را میان قلمروهای فرهنگی بررسی کنیم. این مقاله دو مناقشه معرفتی کلیدی را نیز بررسی میکند: چیرگی «فرهنگ عصب[شناسانه]» و برساختهای مسلط شخصیّت، و معنای انسان بودن.