اوتیسم، «داغ ننگ»، معلولیت
میدانی تاریخی و در حال تغییر
نوشتهی: روی ریچارد گرینکر
ترجمهی: حمیدرضا واشقانی فراهانی
در حوزه مطالعات معلولیت و سایر حوزهها از بحث بنیادین سال 1963 اروینگ گافمن دربارهی بدنامی و داغ ننگ هم استقبال شده است، هم انتقاد. در تحلیل میانکنشی و غیرتاریخی گافمن، فرض بر این است که داغ ننگ و بدنامی یکی از ویژگیهای طبیعی بشری است و این توجه را از تحلیل تاریخی پرت میکند. اما این مقاله استدلال میکند که داغ ننگ ــ مشخصاً بدنامی حول «بیماریهای روانی» ــ عمیقاً در شرایط ساختاری تاریخی سرمایهداری مدرن و ایدئولوژیهای فردمداری حک شده است که ایدئالهای کارگر مدرن را شکل دادهاند. من بهطور خاص از نمونه اوتیسم ــ و کالایی شدن آن در ایالات متحد ــ استفاده میکنم تا نشان دهم چگونه یک «بیماری روانیِ» داغ خورده با مجموعهای از منافع مالی که وابسته به تولید مستمر نوع خاصی از تشخیصهای پزشکی هستند، در هم تنیده است. مثلاً تحلیل «مجتمع صنایع اوتیسم» در ایالات متحد نشان میدهد که چگونه تغییرات اقتصادی شرایط لازم برای دامنهای از اقدامات فراهم میکنند که تضعیف داغ ننگ را وعده میدهند؛ این اقدامات شامل آموزش ویژه، کنشگری/مدافعهگری و خودنمایندگی هستند. این امر در زمینه و زمانه گذار به اشتغال منعطف و افزایش ارزش مهارتهای فنآورانه و هنری که با تنوعِ عصبی در ارتباط هستند، در حال وقوع است. با اینکه منطق سرمایهداری همچنان به تعریف ارزشگذارانه از شخصیّت ادامه میدهد، خانوادهها و خودمدافعهگران اوتیستیک در سالهای اخیر در استفاده از استراتژیهایی برای رهایی از داغ ننگ و بیماری، و مقاومت در برابر تعاریف مرسوم از اوتیسم به مثابه نشانگانی از نقصان تواناتر شدهاند.