بیگانگی، مفهوم مرکزی مارکس برای فهم سرمایهداری
نوشتهی: مارچلو موستو
ترجمهی: امیرحسین محمودی
آثار اولیهی مارکس دربارهی بیگانگی از زمان انتشارشان در دههی 1930 همواره بهعنوان معیاری اساسی در حوزههای مختلف اندیشهی اجتماعی و عمل کرده و پیروان و مشاجرات و بحثهایی در پی داشتهاند. مارکس در دستنوشتههای اقتصادی فلسفی 1844 نخستینبار مفهوم کار بیگانهشده را طرح کرد و از مفاهیم بیگانگی فلسفی، مذهبی و سیاسی موجود فراتر رفت تا شالودهی آن را بر حوزهی اقتصادی تولید مادی استوار کند. این عملی نوآورانه بود. مارکس مفهوم بیگانگی را هیچگاه رها نکرد و در دهههای بعدی زندگیاش نیز به پالایش و پرورش نظریهی خویش پرداخت.