نومارکسیسم ایتالیایی
سوبژکتیویتهی طبقاتی، خودارزشافزایی، نیاز به کمونیسم
نوشتهی: آلبرتو اسگالا
ترجمهی: ساسان صدقینیا
تحلیل نومارکسیستی به تحلیل چرخهی سرمایهداری معاصر مربوط میشود. در سرمایهداری معاصر تبعیت واقعی جامعه در سرمایه صورت گرفته و هر بخش از جامعه کارکردی از نظام سرمایه است و کل جامعه، متأثر از فرآیندهای کاری همچون قلمروی تولید و بازتولید و تحقق ارزش، پیکربندی شده است. کار زنده خود را بهعنوان یک نیروی حیاتیِ فعال در شبکههای پویای همکاری اجتماعی نشان میدهد که بیرون و درون زمان تحمیلیِ سرمایه در جریان است. سپس سرمایه تلاش کرد این قدرت را تحت سلطه بگیرد و استثمار کند. این نظریه با مادیت انضمامی طبقهی کارگر واقعی (ترکیببندی و نیازهایش) تطبیق داده شد که باید به سرمایه نگاه میکرد تا خود را درک و روند را دنبال کند و بتواند محل گسست و رهایی را شناسایی کند.