All posts tagged: یاشار دارالشفاء

توتالیتاریسم «چپ» به بهانه‌ی «مارکسیسم»

توتالیتاریسم «چپ» به بهانه‌ی «مارکسیسم»

نقدی بر مقاله: «»مارکسیسم» قوم‌گرا یا قوم‌گرایی «مارکسیستی»»

نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء


اهمیت هویت طبقاتی برای مبارزه علیه سرمایه‌داری، هرگز نمی‌تواند اهمیت ملیت تحت ستم در مبارزه با دولت-ملت و اهمیت جنسیت در مبارزه علیه مردسالاری سرمایه‌سالار و غیرسرمایه‌سالار و اهمیت مبارزه‌ی عمومی علیه نابودی محیط زیست را تحت شعاع قرار دهد. سرمایه‌داری شکل پیچیده‌ای از سلطه است که با تغییراتی که در سپهر کار ایجاد کرده، خود سوار بر مقدمات مالکیت خصوصی غیرسرمایه‌دارانه بوده است. فرآیندهایی مانند شکل‌گیری «کار خانگی» یا روند طولانی و خونین تصاحب‌های انباشت بدوی، میراث شومی است که پی‌آمدهای آن ــ مثلا در مورد «مسأله‌ی زنان» ــ تنها با فروپاشی سرمایه‌داری، رفع نمی‌شود. هم‌چنین درهم کوبیده‌شدن هر شکلی از «ارزش» نیز تنها از رهگذر مبارزه‌ی طبقاتی در معنای محدود «مبارزه‌ای که کارگران می‌کنند» نمی‌گذرد؛ به این معنی که، اگر استدلال اقامه‌شده در این متن را بپذیریم که ناسیونالیسم خود برآمده از سرمایه‌داری است، در این صورت مبارزه علیه ستم ملی توسط اتنیک‌های تحت ستم، می‌تواند به سست‌شدن مناسبات سرمایه‌داری یاری رساند؛ یا مبارزه‌ی زنان علیه «کار خانگی جنسیت‌زده» می‌تواند نقش مؤثری در فروریختن پایه‌های کمی‌سازی ساحت کار در سپهر ارزش داشته باشد.

اعتصاب‏ها، اعتراض‏ها و تشکل‏یابی کارگران در ایران

گاه‏‌شمار تحلیلی اعتصاب‏‌ها و اعتراض‏‌ها (3)

و تشکل‏‌یابی کارگران در ایران(1397-1285)
به‌ مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر

نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء

در سال 1397 کامیون‏داران، تاکسی‏‌داران و صاحبان مینی‌‏بوس و اتوبوس‌‌ها (خویش‌فرما و کارفرمایان کوچک) نسبت به افزایش هزینه‌‌ها از جمله قیمت لاستیک و دیگر وسایل یدکی و عدم دریافت حمایت دولتی در این زمینه، اخاذی مأموران دولتی و نیز نسبت به اجحافات و زورگویی شرکت‌‌های باربری و فساد انجمن‌‌های صنفی وابسته به دولت، بارها دست به اعتراض زدند. در این ارتباط به‌ویژه کامیون‏داران چند بار در سطح سراسری اعتصاب کردند و از بارگیری و حمل محموله‌‌ها خودداری کردند. لازم به تذکر است که اعتراض صاحبان وسایل حمل‌ونقل را نباید با اعتراض کارگران راننده (مشمول قانون کار) مخدوش کرد و هر دو را یکی دانست. آن‌دسته از راننده‌‌ها که در این اعتراضات شرکت کرده بودند، درواقع در جهت تحقق مطالبات کارفرمایان خود بودند. به بیان دیگر خواسته‌‌های مشخص کارگران راننده در این اعتراضات جایگاهی نداشت. البته درچند سال گذشته شاهد اعتراضات رانندگان کامیون‌‌ها بودیم؛ از جمله این‌که رانندگان در شرکت حمل و نقل بین‌المللی خلیج فارس نسبت به خصوصی‏‌سازی، نداشتن امنیت شغلی و عدم پرداخت مطالبات خود به اعتراض دامنه‌‏داری دست زدند.

اعتصاب‏ها، اعتراض‏ها و تشکل‏یابی کارگران در ایران

گاه‏‌شمار تحلیلی اعتصاب‏‌ها و اعتراض‏‌ها (2)

و تشکل‏‌یابی کارگران در ایران(1397-1285)
به‌ مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر

نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء

مورد اعتصاب خونین تیر 1325 کارگران حوزه‌‌های نفتی جنوب: 23 الی 26 تیر 1325 سراسر حوزه‌‌های نفتی خوزستان به‌عرصه‌‌ی منازعه‌‌ی میان کارگران و کارفرمایان تبدیل می‌‌‌شود. این‌‌بار اما مسئله فقط «دستمزد پائین» نبود؛ مطالبات کارگران این موارد را شامل می‌‌‌شد: عزل استاندار، خلع سلاح عشایر خوزستان (که در مقام چماق‌‌داران و اوباشِ در خدمت کارفرمایان به‌فعالان کارگری حمله‌‌ور می‌‌‌شدند)، عدم مداخله‌‌ی شرکت نفت ایران- انگلیس در امور داخلی ایران و در نهایت اجرای کامل قانون کار. قلب تپنده‌‌ی اعتراضات آغاجاری بود. روز بعد از کلید خوردن این حرکت، بیش از 10 هزار کارگر پالایشگاه نفت آبادان در جهت اعلام همبستگی با هم‌‌قطاران‌‌شان دست از کار کشیدند. حاکمیت و کارفرمای انگلیسی اما عقب‌‌نشینی نمی‌‌‌‌کنند. اعلام حکومت نظامی می‌‌‌شود و سه ناو نظامی انگلستان راهی شط‌العرب می‌‌‌گردند. مطابق نوبت قبلی در اصفهان، بار دیگر کمیته‌‌ی مرکزی حزب توده نقش ترمزکِش را ایفا می‌‌‌کند و این‌‌بار «حسین جودت» راهی اهواز می‌‌‌شود تا با برحذر داشتن کارگران از تداوم اعتصاب، غائله را ختم‌‌ به خیر کند. بدنه‌‌ی معتصب زیر بار این پا درمیانی نمی‌‌‌‌رود و بر خواسته‌‌های خویش اصرار می‌‌‌ورزد. مواجهه به نهایت قهرآمیزی طبقاتی‌‌اش می‌‌‌رسد و 47 کارگر به ضرب گلوله از پا درمی‌‌آیند، 150 تن زخمی می‌‌‌شوند و موجی از دستگیری‌‌ها به راه می‌‌‌افتد (پایدار، 1394: 283-278). جالب آنکه آبراهامیان در روایتی که از این اتفاق به دست می‌‌‌دهد می‌‌‌کوشد تا رهبری اعتصاب را منصوب به حزب توده کند.
عقبه‌ی اعتصاب به اوج‏گیری نارضایتی‌ها در تیر ماه برمی‏گشت که در جریان آن مدیریت «شرکت نفت» از مذاکره‌ی صادقانه با رهبری شورای متحده‌ی خوزستان امتناع ورزید.

اعتصاب‏ها، اعتراض‏ها و تشکل‏یابی کارگران در ایران

گاه‏‌شمار تحلیلی اعتصاب‏‌ها و اعتراض‏‌ها

و تشکل‏‌یابی کارگران در ایران(1397-1285)
به‌ مناسبت اول ماه مه روز جهانی کارگر

نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء

به میانجی مرور تاریخ پُرفرازونشیبِ مبارزات کارگران و تشکل‌یابی‌هایشان در ایرانِ مدرن، ضمن این‌که می‌توانیم مبتنی بر قیاس، تحولات زمینه‌ای و تأثیرگذاری آن بر بینش و منش کارگران و مدافعان منافع ایشان (و بالعکس تأثیر این بینش و منش بر روند‌های سیاسی-اجتماعی) را دریابیم، قادر خواهیم بود تا الگویی از رفتار بورژوازی (چه در قامت دولت و چه فرد استثمارگر) نیز بدست آوریم.
از سوی دیگر مرور این تاریخ به‌ما کمک خواهدکرد تا آن لحظات درونماندگار در نقدِ بن‌بست‌های عمل متشکل طبقاتی را در میان کارگران (به‌ویژه امروز) دریابیم و فارغ از مؤلفه‌ی سرکوب، بحرانِ تئوریک (نقد منفی) و بحرانِ چشم‌اندازِ تاریخی (نقد مثبت) را در زمان و مکان خویش بازشناسیم. این امر به‌نوبه‌ی خود به‌ما کمک خواهد کرد تا امکاناتی را که می‌توان به‌واسطه‌ی مداقه‌ی تئوریک و تجربه‌های نوین پراتیکی به‌منظور ایجاد گشایشی در، به‌ترتیب بحران چشم‌انداز تاریخی و تئوریک، داشت، فعال کنیم….

به عقب برنگشتیم!

به عقب برنگشتیم!


نوشته‌ی: رضا اسدآبادی


پیداست که پاسخ این سوال که «چرا این آسیب‌های چپ عمده می‌شود؟» را باید در توانِ هژمونیک خرده‌بورژوازی جست. ریشه‌های فَرَّهیِ فرهنگ و فربِهی حجم این طبقه، تحولات آن، سخت‌جانی و ایستادگی آن دربرابر قدرت‌های مقهورکننده مدرن اعم از قدرت‌های سیاسی لائیک و دینی، گرایش‌های عجیب و غریب و التقاطی این خرده‌بورژوازی، موضوعاتی است که پرداختن به آن‌ها خود بخشی از راهی است که باید در این مسیر طی شود.

چه کسی چپ است؟

چه کسی چپ است؟


نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء


امروز باید از کلیه‌ی کسانی که مدعی حضور در جبهه‌ی چپ هستند، پرسید که تکلیف‌شان با «ضرورت انقلاب علیه منطقِ بومی سیاسی و اجتماعی سرمایه‌داری حاضر» و نیز با «ضرورت فاش‌سازیِ تضاد خصومت‌آمیز بین منافع طبقه‌ی کارگر و منافع بورژوازی» چیست؟ در پرتو پاسخ به چنین پرسش‌هایی‌ست که می‌توان مرزکشیِ دقیقی میان «راست» و «چپ» انجام داد و لاس‌زدن‌های اسکولاستیک با نظریه‌ی انتقادی را به محک «ماتریالیسم پراتیکی» مبتنی بر حضور همزمان سه نوع نقد، یعنی «نقد اقتصاد سیاسی»، «نقد بتوارگی» و «نقد ایدئولوژی» سنجید.

از سرمایه داری ایران تا سرزمین عجایب روشنفکران

از سرمایه‌داری ایران تا سرزمین عجایب روشنفکران


نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء


پشتوانه‌ی قوی در سنت مارکسی داشتن یعنی: تبیین پدیده‌های سیاسی و اجتماعی بااهتمام جدی به استفاده از مفاهیم «نقد اقتصاد سیاسی»؛ یعنی نهادن «ساختار تولید»، «تحلیل طبقاتی» و «انقلاب اجتماعی» در مرکز نگرش و واکاوی‌ها.

پاسخ به «طرحی از یک نقد آشفته»ی محمد مالجو

کژی‌ها و تناقضات پاسخی شتاب‌زده

پاسخ به «طرحی از یک نقد آشفته»ی محمد مالجو



نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء


در رویکرد ایشان، برای کاهش نابرابری‌ها -ولو موقتی- نیازمند تکمیل حلقه‌های انباشت سرمایه هستیم و تحقق موفقیت‌آمیز سه حلقه‌ی ثانوی انباشت سرمایه، در گروی کامیابی بورژوازی در به کرسی نشاندن خواسته‌هایش -عمدتاً در پهنه‌ی سیاسی- ست.

مانده در هزارتوی دسته‌‌‌بندی‌‌‌ها

مانده در هزارتوی دسته‌‌‌بندی‌‌‌ها

نقدی بر آراء محمد مالجو



نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء


در شعار «خلع ید از سلب مالکیت کنندگان» به عنوان «استراتژی مبارزاتی» باید به‌‌‌طور دقیق مشخص کرد که «سلب مالکیت چه چیزی، از چه کسانی، توسط چه کسانی و با چه مکانیزمی» مدنظر است، تا به این اعتبار جلوی مستحیل شدن استراتژی مذکور در دل منطق «دولت‌‌‌گرایی» گرفته شود. مالجو از این شعار به دفعات به عنوان یک خروجی سیاسی صورتبندی‌‌‌هایش نام می‌‌‌برد، اما با توجه به افق و راستای نقدش مجری این شعار «دولت رفاه» است و نه «جنبش اجتماعی».

تاریخ تحلیلی جنبش کارگری ایران

تاریخ تحلیلی جنبش کارگری ایران – بخش دوم: جنبش زیر سایه‏‌ی کودتا


نوشته‌ی: یاشار دارالشفاء


با وقوع کودتای نظامی 28 مرداد 1332 و حاکم شدن یک فضای پادگانی و بسته در کشور به دلیل انحلال احزاب و گروه‏‌ها و دستگیری گسترده فعالان سیاسی (به ویژه نیروهای چپ و کمونیست)، برای مدتی سکوت گورستانی مأیوس‏‌کننده‌ای بر جو جامعه غالب شد و آن پویایی سیاسی- مدنی چشمگیر حد فاصل 1320 تا 1332 … به یک‏باره رخت بربست.