انسانِ آبان
در نبرد پیوسته، سركش و آبدیده
بخش دوم
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
میتوان مبارزه مستمر حاشیهراندگان شهری را جنبشِ اجتماعی آرام و پیشرونده با ویژگیهای تلاشهای فردی ـ محلی، درجهای از سازماندهی سیال، شبکهسازی محلی ـ قومی، ولایتی ـ خویشاوندی و شکلی از تغییرِ اجتماعی درازمدت دید که کنش سیاسیِ آن با شکلگیری سریع، شدیداً تهاجمی، غیرمنظم و دارای گسترش شبکهای است. آنها با گسترشِ محدوده تحت کنترل خود، با تصرف پیادهروها، با مبارزه روزمره و مدام با ارگانهای دولتی و با تکیه به تشکیلات سنتی و محلی و ابتکاری خود، نه تنها تغییرات اجتماعی مهمی در زمینه تغییرات جمعیتی، ساختار شهری و نظم عمومی اعمال میکنند، نه تنها هزینههای سنگینی به نظامهای سلطه تحمیل میکنند، بلکه فرهنگِ زیستی مستقلی را در امورات خود نهادینه میکنند که فرهنگِ سلطه و بردهپروری را تضعیف میکند. از طرف دیگر همین استقلال، صبر و دفاعیات فردیِ آرامشان در مقابل دولت باعث میشود صبور و آبدیده شوند و تا زمانیکه تهاجم و سلبِ امکانات زیستی معیشتی آنها بهحد نهایت نرسد بهحرکات عمومی متحد روی نمیآورند. در شرایط عادی بهصورت فردی و خانوادگی تلاش میکنند آرام و بدون سر و صدا و خارج از دیدِ دولت، با اقدامات مستقیم پیشروی میکنند، ولی زمانیکه امکانات مهم و عمومی زندگیشان سلب یا تهدید شود ــ نمونهی گرانشدن بنزین۱۳۹۸، یا مبارزات برای حفظ مسکنشان در سال ۱۳۵۶، حفظ تصرفات دوران انقلاب و مبارزات دهه ۷۰ ـ در حدیکه دیگر مبارزه فردی یا محلی کارساز نباشد، برای دفاع از دستاوردها یا بهدستآوردن زندگی بهتر با بسیج جمعی و استفاده از هویتِ سیاسی/ فرهنگی خود بهسرعت وارد تهاجم عمومی، متحد و شدیداً تهاجمی میشوند و با قدرتِ نهادینهشده سنتی خود بر بسترِ اعتماد مابین یکدیگر در مقابلِ دشمنِ مشترک، قدرت دولت را متزلزل، موجودیت سیاسی خود را اعلام میکنند.