کمونیسم: جامعهای ورای کالا، پول و دولت
نوشتهی: مایکل هاینریش
ترجمهی: کاووس بهزادی
پیش از هر چیز دولت در سوسیالیسمِ واقعاً موجود ابزاری برای تضمین سلطهی حزب بر جامعه بود. «زوال دولت» به آیندهای دور موکول شد. اما این موضوع برای درک مبانی مارکس از کمونیسم از اهمیت تعیینکنندهای برخوردار است: دولت چه بورژوایی چه «سوسیالیستی»، تجلیِ قهری مستقلشده در مقابل جامعه است که شکل معینی از بازتولید را (تا حد معینی) سازمانیابی میکند و (در صورت لزوم آن را با قهر) به کرسی مینشاند. با اینحال «انجمنی از انسانهای آزاد» (MEW 23, S. 82)، آنطورکه مارکس کمونیسم را خصلتبندی میکند امور خود را بدون توسل به قهرِ مستقلشده [از جامعه] سر و سامان میبخشد ـ تا زمانی که قهر وجود دارد نمیتوان از «انجمنی از انسانهای آزاد» سخن گفت.