قیام تیر
نوشتهی: جلیل شکری
این روند تکوینی پراتیک انقلابی نشان از تغییری جدی در درک عمومی مردم از سازمانیابی انقلابی دارد. این قیامگران دیگر خود را در فضای فکری ناگزیری انتظار برای رهبری و سازماندهی مرکزمحور نمیبینند. سازمانیابیها در هستهها و گروههای خُردتر اتفاق افتاده و میانجیهای رسانهای در بهمپیوند دادن این سازمانیابیهای خُرد نقشی چشمگیر دارد. خلاقیتها در صحنهی نبرد اتفاق میافتد و کشتهها سببساز فعال شدن خانوادههایشان میشود. از همین روست که با وجود سرکوبها پس از هر خیزش و قیام، در حد فاصل قیام بعدی اعتراضات گستردهی طبقاتی جریان پیدا میکند:
– پس از دی ۱۳۹۶: فعال شدن اعتراضات کارگران در هفتتپه، فولاد و اراک به اوج خود میرسد و در پاییز ۱۳۹۷ موضوع تا حد یک راهپیمایی شهری وسعت مییابد. معلمان به تحصنهای سراسری درون مدرسه دست میزنند و بازنشستگان راهپیماییهای گستردهای را برگزار میکنند. اعتراضات ضدحجاب دانشجویان دانشگاه تهران در اردیبهشت ماه ۱۳۹۸ و اعتراض روز کارگر همین سال، فضای کنشگری اعتراضی را زنده نگه میدارد.
– پس از آبان ۱۳۹۸: اعتراضات پیرامون سقوط هواپیمای اوکراینی هرچند که پایگاه طبقاتی دیگری دارد اما در فعال نگه داشتن فضای اعتراضی (به ویژه در وضعیتی که به میانجی ترور قاسم سلیمانی حاکمیت قصد شکل دادن جو گفتمانی ناسیونالیستیای را داشت) نقش مؤثری ایفا میکند. با فراگیر شدن کرونا اما به نظر میرسید وضعیت همچون نعمت جنگ برای حاکمیت، مفری برای تنفس از پی این سلسله اعتراضات فراهم آورده است. از اوایل اسفند ۱۳۹۹ این جو انسداد به اعتبار ازسر گرفته شدن اعتراضات بازنشستگان ازسر گرفته میشود و در پی آن، گروههای کارگریای که تا پیش از این فعال نشدهاند، به جرگهی مبارزه میپیوندند: از معلمان موسوم به کارنامه سبز تا دامداران، و از پیروزی مقطعی هفتتپهایها تا کارگران نفت و گاز.