جامعهی جهانی بدون پول
چشماندازی فراسوی شکل کالایی
نوشتهی: نوربِرت ترِنکلِه
ترجمهی: کمال خسروی
آنچه آگاهیِ بتوارهی کالایی را چنین شیدای «کاراییِ» پول کرده است، چیزی نیست جز تکساحتی کردنِ جهان، انقیاد و تبعیتش از اصل جهانشمولگرایانهی کمیت ناب و انتزاع از همهی ساحتهای مشخص ـ محسوسِ پیوستار زندگی. این عقلاییسازی سراسری جهان که بهلحاظ ساختاری متکی است بر «انشقاقات» مبتنی بر نژادپرستی و تبعیض جنسیتی، نه فقط بهنحوی غولآسا قهرآمیز و ویرانگر است، بلکه همهنگام جهان را دائماً بهمرز پوچی میراند. جامعهی سرمایهداری در کشورهای بَرندهی بازار جهانی به پیروی از اضطرار درونماندگارش برای بازنمایی همهی جلوههای زندگی در عقلانیتِ دستگاهمحور [Systemrationalität] خود شیوهای از تمایزگذاری در سپهرهای گوناگون نقشهایی اجتماعی را برگزیده است که میخواهد واپسزدگی، درماندگی و از دیده بهدور ماندگیای را که دیگر در فضای خصوصیِ انشقاقیافته ارضاء نمیشود و نمیتواند ارضاء شود، بهشکل کالایی و بهگونهای نهادین دوباره بههم آورد و در خود ادغام کند. این وضع بهویژه دلالت دارد بر رشد عظیم بخشهای مربوط به مددکاری اجتماعی و رواندرمانی، نظام بهداشت و نیز صنعتِ مختص به اوقات فراغت، تفریحات، فرهنگ و جهانگردی. همچنین، گسترش و تمایزیابی پردامنهی دستگاههای اداری، امنیتی و حقوقی و باصطلاح حفظ محیط زیست جلوههای دیگری از همین تحول هستند.