کنشگریِ شبکهای، همبسته، غیرمتمرکز
فرایندِ سازمانیابی معلمان: 1396-1393– بخش سوم
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
نمود عینی و ملموس مطالبات هر جنبش را میتوان در قالب شعارهای مطرحشده توسط آن جنبش ارزیابی کرد. هر جنبشی برای پویایی خود باید در هر مرحله شعار خود را انتخاب و بر مدار آن حرکت کند. شرکتکنندگان در تجمعاتِ سکوتِ اسفند، پلاکاردهایی در دست داشتند که پیشرفت دهسالهی جنبش معلمان را در قیاس با شعارهای دههی هشتاد بیان میکرد و خواستههای مندرج در فراخوان ۱۸ مهر را منعکس میکردند: «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «نه زندان، نه تهدید، نه اخراج، معلم زندانی آزاد باید گردد»، « جای معلم زندان نیست»، «معلمان باید مدیران مدارس را انتخاب کنند»، «منزلت، معیشت حق مسلم ماست»، «تشکل حق مسلم ماست»، «بیمهی تکمیلیِ کارآمد حق مسلم ماست»، «معلمان خواستار تأثیرگذاری تشکلهای صنفی بر تصمیمات آموزش و پرورش هستند»، «ما خواهان حقوق بالاتر از خط فقر هستیم»، «تحقیر اجتماعی و اقتصادی معلم تا کی؟»، «آموزش کیفی برابر و رایگان میخواهیم»، «خصوصیسازی مدارس را متوقف کنید»، «حذف فضای امنیتی از آموزش و پرورش»، «فشار بر تشکلهای صنفی را متوقف کنید»، «لغو کلیهی احکام صادره توسط هیئتهای تخلفات اداری برای فعالان صنفی». در میان آنها، شعار «آموزش کیفیِ برابرِ رایگان»، در مقطع اوجگیری سیاستهای مختلف نئولیبرالیسم در ایران، از شروع عمومیتیافتن خواستههای معلمان بین سایر اقشار خبر میدهد؛ شعاری که بنا به نیاز خانوادههای کارگری، بُردی گسترده و تعیینکننده داشت.