شهر اشتراکی: تحقق یک رویا
گفتوگویی با جنیفر لموس و خوزه لوئیس سیفونتس
ترجمهی: محمد غزنویان
نخستین هدفِ ما پیشبردِ ایدهی چاوز برای ایحادِ دولتِ اشتراکی است، یعنی چیزی که او «هدفِ غایی در راهِ سوسیالیسم» مینامید. او به ما وصیت کرده است که «یا [به] کمون یا هیچ» متعهد باشیم. چاوز استدلال کرد که دولتِ بورژوایی قدیمی، با چیرگیِ افراد سازمانیافته بر آن و تحققِ راستینِ پروژهی اشتراکی، پژمرده خواهد شد و با گذشتِ زمان دولتِ اشتراکیِ نوین به نمایندگیِ آحادِ خلق جایگزینِ دولتِ بورژوایی میشود.
برای پیشرفت سازمانِ مردمی ضروریست که مردم به عنوان آحادی برابر گرد هم آیند و برای دستیابی به هدفهای مشترک برنامهریزی کنند. برای تحقق این رخداد، درک این امر الزامیست که نیازها، رنجها و فضای فرهنگی مشابهی داشته باشیم. کمون فضایی است که ما دست در دست هم میتوانیم رویاهایمان را به هم گره بزنیم.
پیشنهاد چاوز عبارت بود از بازسازماندهی منطقه از طریق کمونها که از سرحداتِ تعیینشده توسط قوانین پوسیده فراتر میرود (بهویژه مرزهای شهرستانها و ایالتها). در نظرگاه او جغرافیایِ سازمان با دستانِ مردم و مناسباتِ فرهنگی، اقتصادی و سیاسیای که آنها در گذرِ زمان برپا میکنند، تعیین میشود. هیچ نهادی نباید مرزهای یک سازمانِ اشتراکی را تعریف کند.