All posts tagged: مایکل هارت

آنتونیو نگری، قدرت برسازنده و انبوهه

آنتونیو نگری، قدرت برسازنده و انبوهه


نوشته‌ی: دانیل بن‌‌سعید
ترجمه‌ی: علی باش

آن‌چه همگرایی و وحدت مقاومت را ممکن می‌‌کند همانا خودِ سرمایه است؛ این تعمیم مناسبات بازار، حضور همه‌جانبه‌ی قانون ارزش، نفوذ سلطه‌ی غیرشخصی در تمامی منافذ زندگی اجتماعی است. ستم پدرسالارانه با سرمایه‌‌داری متولد نمی‌‌شود، بلکه خود را با شرایط تقسیم کار سرمایه‌‌داری منطبق و متناسب با آن خود را تغییر می‌‌دهد. بحران زیست‌‌محیطی را نمی‌‌توان از بحران سنجه‌ی بازار (از طریق زمان کار مجرد) جدا کرد، بحرانی که به‌واسطه‌ی ماهیت بازتولیدی خود، به‌طور فزاینده درمانده و ناتوان از تنظیم روابط جوامع انسانی است. مسئله شهر و مسکن را نمی‌‌توان از مسئله‌ی مالکیت ارضی و تولید فضای مسکونی و غیره جدا کرد. بنابراین تصادفی نیست که بر اساس نارضایتی خاص خودْ جنبش‌‌های سندیکایی، فمینیستی، زیست‌‌محیطی و فرهنگی گوناگون توانسته‌‌اند در سیاتل، پورتو آلگره، جنوا یا هر جای دیگر گرد هم آیند و حول یک موضوع وحدت‌‌بخشِ «دنیا برای فروش نیست!» جمع شوند..

برقرار کردن شادی

برقرار کردن شادی


نوشته‌ی: آنتونیو نگری و مایکل هارت
ترجمه‌ی: نوید قویدل، حنا رحیمی


خواستن شادی تایید و تجلیل اهداف روشنگری است. اندیشه‌ی محوری روشنگری که نظر ما را جلب می‌کند این ادعا نیست که بعضی یا همه‌‌ی ما به مقام روشن‌بینانه‌ای از استادی تمام در تسلط بر خویشتن، دانش و امثال آن رسیده‌ایم، یا بالاخره خواهیم رسید. در عوض، این تشخیص برایمان جالب است که انسان‌ها تمرین‌پذیر‌ند، اینکه ما می‌توانیم خود را به طور فردی یا جمعی و طی تاریخ بهتر کنیم. و در قلمرو حکومت‌ این امر مستلزم یادگیری در حین انجام‌دادن است. توماس جفرسون توضیح می‌دهد که «شرایط لازم برای خود-گردانی در جامعه‌ْ خدادادی نیست، بلکه نتیجه‌ی عادت و تمرین بلند مدت است.» انبوهه‌ای که قدرت‌های ضروری برای خودگردانی را توسعه داده باشد، نه تنها باید دموکراسی را هدف خود قرار دهد بلکه باید به آن همچون سازوکاری برای یادگیری، یعنی سامانه‌ای که آن قدرت‌ها را می‌گستراند، بنگرد؛ سامانه‌ای که نه تنها ظرفیت‌ مشارکت بلکه همچنین میل به مشارکت در حکمرانی را افزایش می‌دهد. اینجا است که اندیشه‌ی دیدرو و ماکیاولی به هم می‌رسند، زیرا فراخواندن شادی، آنطور که ماکیاولی اغلب اصرار داشت، پروژه‌‌ی سیاسی تماما واقع‌گرایانه‌ای است که بر انسانیت بنا شده، چنانکه امروز هم بر همین مبناست. اما به همان نسبت که واقع‌گرایانه است مستلزم تشخیص روشن این موضوع است که انسان‌ها چگونه می‌توانند متفاوت شوند، بیاموزند، ترقی کنند و اهدافی را محقق سازند که پیش از آن قابل تصور نبود. نکته این است که جدید‌ترین و بیشترین قابلیت‌هایمان را پدید آوریم، و کارویژه‌‌ای سیاسی را آغاز کنیم که دموکراسی هم مقصد و هم مسیرش باشد.

طبقه – مالتیتود – طبقه′

´C-M-C: طبقه – مالتیتود – طبقه′


نوشته‌ی: مایکل هارت
ترجمه‌ی: ساسان صدقی نیا


باید اعتراف کنم که امروزه چندگانگی به افق تخیلِ سیاسی ما تبدیل شده است و فعالان و جنبش‌های اجتماعی این واقعیت را به‌وجود آورده‌اند. اغلب به‌ویژه از طریق رسانه‌ها، عدم‌وجود رهبری، به‌عنوان ویژگی متمایز این جنبش‌های قدرتمند معرفی شده است که از سال 2011 آغاز شد و دامنه آن به شورش‌ها علیه رژیم‌های اقتدارگرا در تونس و مصر تا جنبش «جان سیاهان اهمیت دارد»‌ در آمریکا و عبور از جنبش‌های ضدریاضت اقتصادی در یونان و اسپانیا، جنبش اشغال وال استریت و اعتراضات پارک‌گزی ترکیه نیز می‌رسد. جنبش جلیقه زردها در بسیاری از رویکردها، کاملاً با این مجموعه تناسب دارد.