نقد فمینیسم مارکسیستی
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
دلیل دیگری وجود دارد که چرا معتقدم فمینیسم مارکسیستی باید از فمینیسم ماتریالیستی «پیوندزدایی» شود: از لحاظ نظری، فمینیستهای مارکسیست دربارهی محتوای سیاسی و نظری فمینیسم مارکسیستی بسیار شفافترند. از سوی دیگر، فمینیسم ماتریالیستی موضوعی مبهم باقی میماند، مکانی برای فمینیستهایی که در مورد رد کاستیهای منتسب به مارکس و مارکسیسم صراحت دارند، اما به نظر میرسد دربارهی آنچه از آن دفاع میکنند اطمینان کمتری دارند. البته پژوهشگران فمینیست میدانند فمینیسم ماتریالیستیِ مدرنی که نظریهپردازی کردند دربارهی چیست، اما به نظر میرسد کار آنها در جلبِ مشارکتِ مخاطبان تحقیقشان با مشکلاتی مواجه است. مبنای این ادعاهای من در بسط و گسترش بسیار متفاوتِ دو شبکه برای بحث الکترونیکی است: شبکهای برای بحث دربارهی فمینیسم ماتریالیستی(MATFEM) و دیگری برای فمینیسم مارکسیستی(M-Fem).[52] شبکهی فمینیسم ماتریالیستی که همراه با کریس اینگراهام و رزماری هنسی در دسامبر 1994 ایجاد کردیم، سالها اعضای ثابتی بیش از 350 (در حال حاضر 363) نفر داشته است. در آغاز، در آنجا پیامهای معمولی برای معرفی خود وجود داشت، اما وقتی این پیامها متوقف شد، در کمال ناامیدی هیچ بحث مستمری جای آنها را نگرفت. ما یک بار سعی کردیم دربارهی مقالهای از رزماری هنسی بحث کنیم، اما این پروژه شکست خورد. اعضا عمدتاً خاموش بودهاند؛ هر از چند گاه یک نفر آگهی یک کتاب یا فراخوانی برای مقاله پست میکند. اما MATFEM فاقد سمتوسویی اجتماعی با اهداف فکری و سیاسی است؛ از دیدگاه فمینیسم ماتریالیستی، در بررسی فرآیندهایی که به سرکوب زنان ادامه میدهند هیچ احساس اضطراری وجود ندارد. شبکهی فمینیسم مارکسیستی(M-Fem) را من ایجاد نکردم اما به ادارهی آن کمک میکنم. این شبکه در می 1997 ایجاد شد و اعضای اندک آن (72 نفر) نشاندهندهی کمبود کسانی است که امروزه خود را فمینیست مارکسیست معرفی میکنند. با اینکه حجم ایمیلها متفاوت است و شبکه دورههای نسبتاً طولانیِ سکوت را تجربه میکند، بحثهای نظری و سیاسی بسیار زنده و مفیدی تولید کرده است و در مجموع تعداد پیامها بسیار بیشتر از شبکهی فمینیسم ماتریالیستی است. در واقع بخش قابلتوجهی از این مقاله در پاسخ به یکی از اعضای مارکسیست فمینیست نوشته شده بود که دربارهی تفاوت بین فمینیسم ماتریالیستی و فمینیسم مارکسیستی سؤال کرده است. من آن را برای هر دو لیست اعضا پست کردم اما هیچ واکنشی از شبکهی ماتریالیستی دریافت نکرد (بهجز پاسخی مشتاقانه و مثبت از رزماری هنسی) در حالی که باعث برانگیختن تعدادی نظر در شبکهی مارکسیستی شد. تفاوت کمی و کیفی بین آرشیوهای این دو شبکه قابلتوجه است. آرشیوهای شبکهی فمینیسم مارکسیستی قدرت مارکسیسم را در بررسی شرایط تأثیرگذار بر زندگی زنان امروز اثبات میکند؛ در حالی که فقر آرشیوهای شبکهی فمینیسم ماتریالیستی را میتوان از پیامدهای بیربطی نسبی نظری و سترونی سیاسی فمینیسم پسامدرن تفسیر کرد. شبکهی فمینیسم ماتریالیستی بهرغم اعضای بیشتر آن، تقریباً در پنج سال گذشته نتوانسته است یک بحث نظری یا سیاسی پایدار تولید کند، مسیر متفاوت این شبکهها تفاوتهای کیفی بین فمینیسم مارکسیستی و فمینیسم ماتریالیستی را بهخوبی نشان میدهد و ربطِ سیاسی و نظری اولی و ماهیت مدرسی دومی را برجسته میکند.