معاصر شویم
پیرامون جنبش چپ دانشجویی دههی 90
نوشتهی: البرز مشیری
محفل و محفلگرایی همواره از چالشها و موضوعات مورد بحث و توجه درون فعالیت دانشجویی بوده است. استعداد محفلگرایی در میان فعالین صنفی به علت سیالیت و فقدان طبیعی فعالیت مبتنی بر ساختار رسمی، بالاست. فقدان طبیعی ساختار رسمی در میان فعالین صنفی به معنای عدم امکان ایجاد آن نیست و همزمان وجود چنین ساختاری به معنای منتفیشدن امکان محفلگرایی نیست. اما برای نقد درونماندگار سازوکار محفلگرا، به راستی باید پرسید که محفل چیست و سازوکار درونی آن چگونه عمل میکند؟
محافل در خالصترین شکل خود، بر پایه سازوکاری غیررسمی استوارند و مشتمل بر تقسیم کار فکری/یدی، هویتطلبی و نخبهگرایی هستند. در درون محافل شکلی از تقسیم کار فکری/یدی و مولد سلطه، میان نخبگان و سایر اعضا در جریان است و هویت متورم نخبگان با طرد دیگر اعضای گروه به حاشیه فعالیت، حوزه «مقدس» تصمیمگیری را در انحصار نخبگان نگه میدارد. همچنین گرایش مبرم به تمرکز قدرت در دست عدهای معدود یا نخبگان گروه از دیگر مؤلفههای محافل است.