جمعیت و سرمایهداری
نوشتهی: مارتا ای. خیمهنس
ترجمهی: فرزانه راجی
در طول این فصل من با تمرکز بر تحلیل رابطهی بین سرمایهداری و جمعیت، تاثیرات عملکرد شیوهی تولید را بر قلمروی اجتماعی-اقتصادی بررسی کردهام، قلمرویی که در آن افراد در جایگاههای مختلف طبقاتی، بهعنوان خانواده و افراد، در مورد بازتولید خود تصمیم میگیرند، و در این فرآیند مناسبات تولید را بازتولید میکنند. روابط تعیینکنندهی مفروض بین تغییراتِ سطح بازار و رفتارهای مربوط به جمعیتشناختی توسط ویژگیهای خاص تاریخیِ صورتبندیهای مختلف اجتماعی بیشمتعین میشوند؛ بهعنوان مثال فرهنگ، مذهب؛ توازن قوا بین طبقات، جایگاه صورتبندی اجتماعی در رابطه با دیگر صورتبندیها و غیره، تاثیراتِ تغییرات در انباشت سرمایه را تعدیل میکنند. الگویی که برخی از اثرات مهمِ تغییرات در انباشت سرمایه را نمایش میدهد، ناگزیر خطی است و وجوهی از یک فرآیند دیالکتیکی بسیار پیچیده را به تصویر میکشد. بنابراین این فصل، بهرغم کاستیها، یک چارچوب مفهومی مارکسیستی برای مطالعهی باروری، مرگو میر و مهاجرت و ابعاد کلیدی بازتولید اجتماعی در بافتار سرمایهداری ارائه میدهد و میتوان آن را به عنوان آغازی در بسط و گسترش یکی از ضعیفترین حوزههای تفکر مارکسیستی: نظریهی جمعیت، در نظر گرفت.[53] با اینکه بسیاری از آنچه در اینجا بیان کردم مطمئناً برای کسانی که کاملا از نظریه مارکسیستی آگاهی دارند آشناست، اما من از تاکید معمول بر اصل ارتش ذخیرهی کار و اخراجِ معمول جمعیت بهعنوان یک شبهمسئله فراتر رفتهام تا توجه را به تعیینکنندگی سرمایهداری در باروی، مرگومیر و مهاجرت، و باید اضافه کنم، به جنبههای جمعیتی بازتولید نسلی که نقش خود را در سرکوب زنان ایفا میکنند، جلب کنم.