قیام ژینا و گشایش چشماندازهای هنری
سینما پس از جمهوری اسلامی
نوشتهی: آرش اسدی
در این بین میتوان به امکانات زبانی رسانهی سینما اندیشید: سینما چه امکاناتی برای روایت زندگی دارد؟ روایت محذوفشدگان به چه شکلی میتواند در سینما بازتاب بیابد، یا تکتک انسانهایی که هر یک به تنهایی روایتی دارند؟ ارزش روایی هر زندگی به چیزی ورای بازار و گیشه و تجارت ربط پیدا میکند. در جهان دیگری که میتوانیم بسازیم، تک تک رویاها، تک تک کابوسها، تمامی اضطرابها، تمام لحظات شعفانگیز امید و جوشش هیجان زندگی در چشمانمان، تمام این جزئیات، در بیان سینمایی ویژهی خود بروز مییابند. روایت و ابزار دراماتیک در خدمت تولید فضایی انسانی قرار میگیرد، نه آیینی جزمی و مذهبی بر سر انسان و تعیینکنندهی مختصات یک فیلم سینمایی، آنگونه که نظریهی کشمکشمحوری در ایران به آیین مذهبی بدل شد. شاید انقلاب پیش رو، زبان ناپیدای سینمای تاکنون ناموجود را نیز کشف کند.