All posts tagged: سروناز احمدی

کمون‌های زنان در کانتون عفرین

پایه‌ریزی انقلاب زنان

کمون‌های زنان در کانتون عفرین

نوشته‌ی: مگان بودت
ترجمه‌ی: سروناز احمدی


گزارشی که در ادامه آمده از خبرگزاری هاوار در آوریل 2015 به زبان کوردی منتشر شده است. این گزارش، روند تشکیل کمون‌ها در ناحیه شیا را شرح داده است. این گزارش خاطرنشان می‌سازد که این ناحیه با 23 کمون، اولین ناحیه‌ای است که چنین نهادهایی را در تمامی روستاها و محلات تأسیس کرده است. در ادامه نقل قولی از یکی از اعضای مجمع نمایندگان ستاره کونگریا آورده شده است که هم بنیان ایدئولوژیک سیستم کمون‌ها و هم ساختار عملی آن‌ها را توضیح می‌دهد.

دهکده‌ی‌ زنان: ژنوار

دهکده‌ی‌ زنان: ژنوار


برگرفته از: وبسایت کمون انترناسیونالیست
ترجمه‌ی: سروناز احمدی


برخلاف بخش عمده‌ی دانشی که از نهادهای علمی غرب سر برمی‌آورد، ژنولوژی از جامعه جدا نیست و دانش و حقایق را در پیوند با مناسبات زندگی اخلاقی درک می‌کند. ژنولوژی با تکیه بر تاریخ غنیِ دانش و مقاومت زنان در تمامی ادوار، به‌دنبال احیا کردن آن‌ها و صورت‌بندی بدیل‌هایی در تمامی عرصه‌های جامعه است؛ برای مثال در رشته‌های اخلاق/زیبایی‌شناسی، اقتصاد، جمعیت‌‌شناسی، اکولوژی، تاریخ، سلامت، آموزش و سیاست. این رشته‌ها دسته‌بندی‌هایی انتزاعی نیستند، بلکه همگی در پیوند با درکی گسترده‌تر و مناسبات اجتماعی قرار می‌گیرند. اگر قرار بر این باشد که اقتصاد و اکولوژی در ژنوار آموزش داده شود، در ارتباط با بازاندیشی کار و عملی خواهد بود که در باغ‌های اشتراکی و شبکه‌ی تعاونی‌های صورت می‌گیرد. اگر موضوع سیاست باشد، آنگاه مسئله اصلی این خواهد بود که آدم‌ها چگونه با یکدیگر تعامل دارند، چطور می‌توان مشکلات را حل کرد و تصمیمات چگونه گرفته می‌شوند؛ خواه در کمون زنان باشد، خواه در شورای دهکده یا در سطح کل جامعه. ژنولوژی با جنبش زنان کورد پرورش یافته است اما به‌طور فزاینده‌ای در اقصی نقاط جهان درباره‌ی آن گفتگو می‌شود و الهام‌بخش زنان و فمینیست‌هایی با پیشینه‌های مختلف است که آن‌ها را گرد هم می‌آورد. با تمام این روش‌ها، می‌توان تجربیاتی را که در ژنوار کسب ‌می‌شوند به کلیت جامعه بازگرداند و بخشی از فرایند تحول به سوی جامعه‌ای آزاد و اخلاقی بود.

استالینیسم چطور مارکسیسم را تحریف کرد

استالینیسم چطور مارکسیسم را تحریف کرد


نوشته‌ی: دنیل تیلور
ترجمه‌ی: سروناز احمدی


استالینیسم مدلی جعلی از «حزب لنینیست» ارائه داد که بحث و اختلاف عقیده در آن مجاز نیست و با هر وسیله‌ی شیادانه‌ای به‌دنبال قدرت و نفوذ در جامعه‌ی سرمایه‌داری است. این مدلِ نفرت‌انگیز سبب شد بسیاری از رادیکال‌های ضداستالینیسم، سازمان سیاسی را کاملاً رد کنند. هر سازمان انقلابی مارکسیستی کارآمد، از جمله سازمانی که خود لنین رهبری‌اش را برعهده داشت، به ماهیت دموکراتیک مبارزه کارگران احترام می‌گذارد. درباره‌ی استراتژی داخلی و خارجی بحث می‌کند، به نقد و تصحیح اشتباهات خود می‌پردازد و می‌کوشد کل طبقه‌ی کارگر را به‌عنوان بخشی از یک جنبش گسترده به قدرت برساند. هدفش این نیست که رهبران خود را در مقام قدرت در محدوده‌ی نظام سرمایه‌داری قرار دهد، بلکه مقصودش ایجاد نهادهای انقلابی خودِ کارگران است که می‌توانند ساختارهای سرکوب‌گر نظام سرمایه‌داری را از ریشه براندازند و نابودشان کنند. رهبران استالینیست این دیدگاه را نسبت به انقلاب و سازمان انقلابی عامدانه تحریف کردند، چرا که خودِ آن‌ها را مانند هر سرمایه‌داری تهدید می‌کرد. این تحریف و سرپوش‌گذاری، رادیکال‌ها را از موثرترین سلاح خود برای مبارزه با سرمایه‌داری محروم کرد: حزب سوسیالیستی توده‌ای، دموکراتیک و انقلابی کارگران.

پشت ‌پرده‌ی سرکوب مارکسیست‌‌های جوان در چین

سرکوب مارکسیست‌‌های جوان در چین

چرا قدرت کمونیستی، دانشجویان چپ را دستگیر و بازداشت می‌کند؟

نوشته‌ی: یوئن ینگ
ترجمه‌ی: سروناز احمدی


سرکوب دانشجویان چپ از اعتراضات آغازین جاسیک فراتر رفته است. دانشگاه‌‌ها تلاش کرده‌‌اند اجتماعات دانشجویی مارکسیستی را خفه کنند و مانع از آن شوند که کارگران با دانشجویان در پردیس‌‌ها‌‌ جمع شوند. در ماه دسامبر ماموران امنیتی در بزرگداشتی برای تولد رئیس مائو در زادگاهش «شوشان» حضور پیدا کردند و گروه دیگری از فعالان دانشجویی را دستگیر کردند.
فایننشال تایمز به طور کلی در 6 ماه گذشته با 12 دانشجو و حامیان‌شان صحبت کرده که حداقل 4 نفرشان پس از آن مصاحبه دستگیر شده‌‌اند. بسیاری از این دانشجویان به‌خاطر فعالیت‌شان توسط مأموران امنیتی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند. درحالی‌که در قانون اساسی چین ادعا شده است که تمامی شهروندان حق آزادی و بیان دارند، در عمل به دانشجویانی که در اعتراضات جاسیک شرکت کرده بودند گفته شده بود که با رسانه‌‌ها صحبت نکنند. اگرچه بسیاری از آن‌‌ها معتقدند که رساندن پیام‌شان به این خطرکردن می‌ارزد.

سه تأمل درباره‌ی پیامد ممکن

فراسوی فروپاشی: سه تأمل درباره‌ی پیامد ممکن


نوشته‌ی: فرانکو بیفو براردی
ترجمه‌ی: سروناز احمدی


سال ۲۰۲۰ را باید سالی در نظر گرفت که تاریخ بشر در آن از میان رفته است، نه به این دلیل که انسانها از روی سیاره زمین ناپدید می‌شوند، بلکه به این دلیل که سیاره‌ی زمین که از خودبینی انسان‌ها به تنگ آمده، مبارزه‌ در سطح خرد برای نابودی اراده‌ی معطوف به قدرت آنها را آغاز کرده‌ است.
زمین در حال شورش علیه جهان است و عاملانش هم سیلابها، آتش‌سوزیها و بیشتر از همه همان موجودات زنده هستند. بنابراین انسان آگاه، سلطهجو و یکدنده دیگر عامل تکامل نیست بلکه ماده‌ی مولکولی است، یعنی جریان‌های کوچکی از موجودات زنده و کنترل‌ناپذیری که به فضای تولید و فضای گفتمان هجوم می‌برند و داستان زنان را جایگزین داستان مردان می‌کنند، یعنی زمانی که عقل غایت‌گرا جای خود را به احساسات و سازگاری با هرج‌ومرج احساسی می‌دهد.
اومانیسم مبتنی بر آزادی هستی‌شناختی بود که فیلسوفان ایتالیایی رنسانس متقدم آن را با نبودِ جبرگرایی الاهیاتی یکی می‌دانستند. جبرگرایی الاهیاتی به پایان رسیده و ویروس جای خدای الاهیاتی را گرفته‌ است.

بازتولید اجتماعی و پاندمی کرونا

بازتولید اجتماعی و پاندمی کرونا

گفتگوی سارا جَفی با تیتی باتاچاریا

ترجمه‌ی: سروناز احمدی


تیتی باتاچاریا به جامعه‌ای می‌اندیشد که به‌جای عطف به نیازهای بازار قدرقدرت با زندگی انسان‌ها سازگار باشد. او پروفسور تاریخ و مدیر مطالعات جهانی در دانشگاه پردو، یکی از نویسندگان فمینیسم برای 99 درصد: یک مانیفست (که در حال حاضر انتشارات ورسو ای‌ ـ بوک آن را به رایگان در دسترس قرار داده است)، عضو هیئت تحریریه مجله جدید اسپکتر و ویراستار کتاب نظریه‌ی بازتولید اجتماعی: بازترسیم طبقه، بازتمرکز بر ستم است که به تازگی منتشر شده است. ما درباره‌ی این‌که در این برهه از زمان چه چیزهایی از نظریه‌ی بازتولید اجتماعی می‌توانیم فرا بگیریم، چپ چه مطالباتی باید داشته باشد و چطور می‌توانیم این درس‌ها را برای پیش‌گیری از فاجعه تغییرات اقلیمی به کار بگیریم، گفتگو کردیم.