حق بر کار نکردن: قدرت و معلولیت
بهمناسبت سوم دسامبر، روز جهانی معلولان
نوشتهی: سانورا تیلور
ترجمهی: حمید رضا واشقانی فراهانی
با وجود پیشرفتها، چه در حوزهی نظری و چه در حوزهی عملی، حقوق معلولیت همچنان یکی از آخرین اولویتهاست و در نتیجه معمولاً یکی از اولین چیزهایی است که موقع ریاضت اقتصادی یا «اصلاح» بودجه کنار گذاشته میشود. جنبش معلولان در اینکه مردم را قانع کند وجود اجتماعی ما نامعتبر و بیاهمیت نیست شکست خورده است. مدافعهگران حوزه معلولیت عملاً مدافعهگران حقوق سالمندی نیز هستند و بسیاری از خدماتی که مطالبه میکنند به بدنهای نامعلولان نیز کمک میکند: چه به صورت مستقیم (مثلاً زمانی که کارگری موقتاً درگیر عارضهای میشود، یا با فراهمکردن امکانات بیشتر برای افراد نامعلولی که سرانجام قرار است سالمند شوند) چه به صورت غیرمستقیم (بهرهمندی [نامعلولان] از آرامش خاطر به واسطه این که عزیز [معلولشان] با کمک مراقب در خانه خودشان زندگی خوبی خواهد داشت). با اینحال افکار عمومی همچنان قانع نشده که مبارزهی ما مبارزهی آنها هم هست. ما در اینکه بحثمان را بسط دهیم شکست خوردهایم، اما بحث ما اصلاً چیست؟ شاید بهترین بیان آن این باشد که معلولیت نه مسئلهای فردی، بلکه مسئلهای سیاسی است.