All posts tagged: روژاوا

روایت رنج و خشم

ابعاد غیرطبیعی زلزله‌ی ترکیه و سوریه

نوشته‌ی: آرش اسدی


آن‌چه در میان تصاویر زلزله‌ی اخیرِ ترکیه و سوریه بیش از همه جلب‌نظر می‌کند، سرنوشت غم‌بار «روایتِ انقلاب» مردم سوریه است. انقلابی که اکنون بخشی از بازماندگان آن با فاجعه‌ای طبیعی به عینی‌ترین شکل ممکن حذف و ناپدید شده‌اند، در اعماق زمین و گوشه‌های تاریکِ تاریخ فرو بلعیده شده‌اند. گشوده شدن زمین، تجسد رنج و خشمی است که عمق و انتهایِ وادیِ آن ناپیداست.

کمون‌های زنان در کانتون عفرین

پایه‌ریزی انقلاب زنان

کمون‌های زنان در کانتون عفرین

نوشته‌ی: مگان بودت
ترجمه‌ی: سروناز احمدی


گزارشی که در ادامه آمده از خبرگزاری هاوار در آوریل 2015 به زبان کوردی منتشر شده است. این گزارش، روند تشکیل کمون‌ها در ناحیه شیا را شرح داده است. این گزارش خاطرنشان می‌سازد که این ناحیه با 23 کمون، اولین ناحیه‌ای است که چنین نهادهایی را در تمامی روستاها و محلات تأسیس کرده است. در ادامه نقل قولی از یکی از اعضای مجمع نمایندگان ستاره کونگریا آورده شده است که هم بنیان ایدئولوژیک سیستم کمون‌ها و هم ساختار عملی آن‌ها را توضیح می‌دهد.

روژاوا: انقلابی برای تمامی خلق ها

روژاوا: انقلابی برای تمامی خلق‌ها


نوشته‌ی: کیومرث زمانی


مردم روژاوا نقشی فعال در تشکیل شوراهای محلی دارند. این شوراها زیرمجموعه‌ی انجمن‌های محلی می‌باشند که هر انجمن شامل چندین شورا است. شوراها خود براساس محل کار، سازمان‌های مدنی، سازمان‌های دینی و احزاب سیاسی تقسیم‌بندی می‌شوند. هر فرد، حتی نوجوانان می‌توانند عضو یکی از این شوراها گردند و تعداد اعضای هر شورا ممکن است به صدها نفر برسد. هر فرد در شورا می‌تواند آزادانه حرف بزند، پیشنهاد دهد و در رای‌گیری شرکت نماید. به‌عبارت دیگر شوراهای محلی، واحدهای تقسیم‌ناپذیر دموکراسی روژاوا هستند. هدف سیستم شورایی روژاوا افزایش قدرت محلی و تمرکززدایی و دستیابی به مقداری بهینه از هماهنگی محلی و تسهیم اطلاعاتی است.
روژاوا در رده‌ای بالاتر از شوراها و انجمن‌ها، مشابه یک سیستم پارلمانی شورایی که شامل نمایندگان گردشی همراه با یک شاخه‌ی اجرایی متشکل از روسای مشترک کانتون‌هاست و نیز از یک قوه‌ی قضایی مستقل تشکیل شده. شوراها، منشاء قدرت حکومت روژاوا هستند که خودمختاری محلی را حفظ و در نتیجه یک کنفدراسیون را می‌سازند که به نوبه‌ی خود متشکل از سه کانتون خودمختار با وزارتخانه‌ها و میلیشای مربوط به خود هستند. همانطور که می‌بینیم هیچ حکومت فدرالی در سیستم کانتونی روژاوا وجود ندارد زیرا مفهوم قدرت در روژاوا از اجتماع داوطلبانه و یاری متقابل سرچشمه می‌گیرد. هیات‌های مافوق شوراها، دارای تعداد نمایندگان متناسب با جمعیت خلق‌ها است و نیز حداقل 40 درصد تعادل جنسیتی دارد. نکته‌ی مورد توجه این است که بجز وزارت زنان تمامی وزارتخانه‌ها دارای دو وزیر زن و مرد هستند.

دهکده‌ی‌ زنان: ژنوار

دهکده‌ی‌ زنان: ژنوار


برگرفته از: وبسایت کمون انترناسیونالیست
ترجمه‌ی: سروناز احمدی


برخلاف بخش عمده‌ی دانشی که از نهادهای علمی غرب سر برمی‌آورد، ژنولوژی از جامعه جدا نیست و دانش و حقایق را در پیوند با مناسبات زندگی اخلاقی درک می‌کند. ژنولوژی با تکیه بر تاریخ غنیِ دانش و مقاومت زنان در تمامی ادوار، به‌دنبال احیا کردن آن‌ها و صورت‌بندی بدیل‌هایی در تمامی عرصه‌های جامعه است؛ برای مثال در رشته‌های اخلاق/زیبایی‌شناسی، اقتصاد، جمعیت‌‌شناسی، اکولوژی، تاریخ، سلامت، آموزش و سیاست. این رشته‌ها دسته‌بندی‌هایی انتزاعی نیستند، بلکه همگی در پیوند با درکی گسترده‌تر و مناسبات اجتماعی قرار می‌گیرند. اگر قرار بر این باشد که اقتصاد و اکولوژی در ژنوار آموزش داده شود، در ارتباط با بازاندیشی کار و عملی خواهد بود که در باغ‌های اشتراکی و شبکه‌ی تعاونی‌های صورت می‌گیرد. اگر موضوع سیاست باشد، آنگاه مسئله اصلی این خواهد بود که آدم‌ها چگونه با یکدیگر تعامل دارند، چطور می‌توان مشکلات را حل کرد و تصمیمات چگونه گرفته می‌شوند؛ خواه در کمون زنان باشد، خواه در شورای دهکده یا در سطح کل جامعه. ژنولوژی با جنبش زنان کورد پرورش یافته است اما به‌طور فزاینده‌ای در اقصی نقاط جهان درباره‌ی آن گفتگو می‌شود و الهام‌بخش زنان و فمینیست‌هایی با پیشینه‌های مختلف است که آن‌ها را گرد هم می‌آورد. با تمام این روش‌ها، می‌توان تجربیاتی را که در ژنوار کسب ‌می‌شوند به کلیت جامعه بازگرداند و بخشی از فرایند تحول به سوی جامعه‌ای آزاد و اخلاقی بود.

چند نکته درباره‌ی «جبهه‌ی چپ ترکیه»

چند نکته درباره‌‌ی «جبهه‌ چپ ترکیه»


نوشته‌ی: یحیی مرادی

مجموعه نوشته‌هایی‌که تحت عنوان گفت‌وگو با «جبهه‌یِ چپ ترک» منتشر شده است، گزارش‌هایی است درباره‌ی پنج حزب کمونیستِ ترکیه که در روژاوا/شمال سوریه فعال‌اند. هدف از انتشار این گزارش‌ها، تلاش برای برداشتن گامی به سوی آشنایی با جنبش چپ ترکیه بوده است. شاید برای رفع برخی سوءتفاهماتِ احتمالی توضیح چند نکته در حاشیه‌ی این گفت‌وگوها مفید باشد.
 آن‌چه در روژاوا از آن با نام «جبهه‌یِ چپ ترک» یاد می‌شود، عمدتا اشاره به دو موضوع است. نخست مجموعه‌ی  شش حزب چپ ترکیه‌ای و فعال در روژاوا؛ دوم تابورِ انترناسیونالیستی آزادی یا (IFB). باید توجه داشت که این واحد نظامی که به‌عنوان یکی از تابورهای ی.پ.گ در روژاوا فعال است، به‌مثابه پروژه‌ی مشترک تمامی احزاب چپ ترک حاضر در منطقه تلقی می‌شود؛ پروژه‌ای که در بازه‌های زمانیِ متفاوتی با جدایی و پیوستن برخی احزاب عمل کرده است. در حقیقت، در ادبیات سیاسی پ.ک.ک، چپِ ترک بیشتر ارجاع به غیر کردبودن این احزاب و حضور و دامنه‌ی فعالیت آنان در مناطق غیر کردنشین ترکیه است. لذا زمانی‌که واحد نظامیِ متشکلی برای تمرین اتحاد و عمل با یکدیگر، در روژاوا تأسیس شد، تابورِ یادشده به نام چپِ ترک شناخته شد

جبهه‌یِ چپِ ترک: گفتگوی دوم

استراتژیِ نبردِ سوسیالیستیِ خلق

جبهه‌یِ چپِ ترک: گفتگوی دوم با MKP

نوشته‌ی: یحیی مرادی

انقلاب فرهنگی چین در سال‌های 1969 ـ 1965 شکل گرفت و مرحله به مرحله مائوئیسم را استوار کرد. این انقلاب بنیادین، پس از آن‌که در چین آغاز شد، در سراسر جهان گسترش یافت. فکر و اندیشه‌ی ایدئولوژیک مائوئیسم از آن‌جا نشأت گرفته است. رهبر ما، رفیق ایبو (کایپاک‌کایا) ملهم از انقلاب فرهنگی چین بود و بر این باور بود که ما نیز می‌توانیم انقلابی مانند انقلاب فرهنگی چین را آغاز کنیم. رفیق ایبو در 1971 می‌گوید: «حرکت حزب ما، حرکت انقلاب فرهنگی است»
به نظرم باید در این‌جا میان انقلابی و کمونیست تمایزی قائل شد. رفیق ایبو فقط به‌عنوان یک مبارز انقلابی شناخته نمی‌شود، او یک انقلابیِ کمونیست است، چراکه از بنیانی مائوئیستی آمده است. در آن ‌زمان انقلابیون بسیاری مبارزه می‌کردند، مثل چایان، گزمیش و … اما میان کمونیست و انقلابی تفاوت است. رفیق ایبو را به این دلیل کمونیست و نه انقلابیِ صِرف می‌دانیم که اندیشه و خیالِ او کمونیستی بود و نه صرفاً انقلابی. بنا به سه اصلِ پایه‌ای مارکسیسم ـ لنینیسم (سوسیالیسم علمی؛ اقتصاد سیاسی؛ فلسفه) که میراث رفیق مائو است، رفیق ایبو یک کمونیست انقلابی بود.

جبهه‌ی چپ ترک

جبهه‌ی چپ ترک

گفتگوی نخست با: آردا چایان

نوشته‌ی: یحیی مرادی

آردا چایان : خلق‌های ایرانی، ترک، کرد، سوری، فلسطینی و … در محاصره‌ی انقلابی قرار دارند. به‌همین دلیل به انقلابی در تمام خاورمیانه نیاز داریم. خاورمیانه همان حلقه‌ی ضعیف است که لنین از آن یاد می‌کند. به‌نظر ما، تمام نیروهای انقلابی خاورمیانه باید در یک جبهه‌ی مشترک حرکت کنند، و باید انترناسیونالیسمی نوین ایجاد کرد. ما آن را انترناسیونالیسم خاورمیانه‌ای می‌نامیم. از این جهت، باید در معنای متداول انترناسیونالیسم بازنگری شود. نخستین شکل انترناسیونالیسم مورد نظر ما، انترناسیونالیسم خاورمیانه‌ای است (به‌معنای تشکیل جبهه‌ای واحد از نیروهای انقلابی خاورمیانه) و دومین شکل انترناسیونالیسم، همان برداشت متداول، به‌معنای اروپایی یا جهانی است.
یکی از مشکلات مارکسیسم در منطقه‌ی خاورمیانه این است که خود را از پنجره‌ی لنینیسم اروپایی می‌بیند. این حاصلِ دهه‌ها استعمار است که حتی در این‌جا مارکسیسم نیز خصلتی اوریانتالیستی پیدا می‌کند. ما باید سوسیالیسم خود را بنا کنیم. لنینیست‌های ترکیه، ایران، سوریه، تونس و … باید سوسیالیسم متعلق به‌منطقه‌ی خود را ایجاد کنند. برای مثال، نیروهای انقلابی ترکیه نمی‌توانند در کردستان انقلاب کنند یا ایرانی‌ها در مصر! در هر کشوری، نیروهای انقلابی آن باید پیشاهنگ انقلاب باشند و ما، دیگر نیروهای منطقه، می‌توانیم به‌گسترش و تعمیق انقلاب در هر کشور کمک کنیم. انترناسیونالیسم خاورمیانه‌ای به این معناست.

تلخیِ یک پایان: پشه‌ی حلب

تلخیِ یک پایان: پشه‌ی حلب


نوشته‌ی: اکبر اکبری

در زمانی که حلب به تسلیم نیروهای رژیم اسد درآمد، یک درس بزرگ برای تمامی دیکتاتوری‌های منطقه از زیر تل خاکستر آن مخابره می‌شد. درسی که حالا هر رژیم مسلطی در خاورمیانه می‌تواند بیاموزد و بر مبنای موفقیتِ تجربه‌ی آن عمل کند؛ این‌که: برای سرکوب قیام مردمی، مجاز به هر جنایتی؛ حتی بمباران شهرهای خود هستید. برای نخستین بار بود که در چنین ابعادی نه یک دشمن خارجی، که رژیمِ حاکم بر یک کشور برای کشتار مردم خود بی هیچ محدودیتی از جت جنگی استفاده می‌کرد. و عجیب‌تر آن‌که در مقابل چشمان بی‌تفاوت جهانیان با هیچ پیامدِ سیاسی‌ای مواجه نمی‌شد. آیا این همان درس بزرگی نیست که دیگران نیز می‌توانند از آن بیاموزند؟ آیا این همان اتفاقی نیست که به زودی در شمال سوریه خواهد افتاد و هیچ پیامدِ سیاسی‌ای دامن رژیم ترکیه را نخواهد گرفت؟

گزارشی پیرامون «رهایی زن» در روژاوا

گزارشی پیرامون «رهایی زن» در روژاوا

روژاوا: نگاهی از درون – بخش چهارم

نوشته‌ی: یحیی مرادی


به‌شکل قانونی، زنان در روژاوا به حقوقی دست یافته‌اند که تا پیش از آن وجود نداشته‌است، مثل قوانین منع چند همسری، منع ازدواج اطفال زیر سن قانونی و غیره. اما هم‌چنان زن‌بودن به معنای تحت کنترل شدید اجتماعی‌بودن است. به این معنا که زنان توان اعمال اراده بر احساسات و عواطف خود را در محیط‌های رسمی ندارند و باید زندگی‌ِ عاشقانه‌ی مخفیانه‌ای داشته باشند. نمی‌توان تصور کرد که در روژاوا «رهایی زن»، برخلاف آنچه در تبلیغات رسمی گفته می‌شود، به متعالی‌ترین شکل خود تحقق یافته‌است.

روژاوا: نگاهی از درون

«ضد امپریالیسم» در جنبش روژاوا


نوشته‌ی: یحیی مرادی


جنبش روژاوا جنبشی یک‌دست و تماما چپ‌گرا و مترقی نیست. نمودهایی عینی‌ از گرایشی ارتجاعی در جنبش روژاوا مشاهده می‌شود که نه تنها موجب نارضایتی مردم منطقه شده است، بلکه ادعاهای ترقی‌خواهانه یا سوسیالیستی جنبش روژاوا را نیز در درازمدت به زیر سؤال می‌برد.