کارکرد ایدئولوژیک فرانمودها
ایدئولوژی امساک و پسانداز
نوشتهی: دلشاد عبادی
اگر اینها همگی روندهای عام سرمایهداریاند و نه استثناءهای خاصی که از بد روزگار نصیبِ ما اهالی خاورمیانه و مشخصاً ایران شده است، آیا نباید در اعتبار روایتهایی شک کرد که مصرانه بر این پای میفشارند که تمامی این بحرانها و مشکلات نه حاصل سرمایهداری در معنای عام آن که حاصل تصمیمات اشتباه، ناکارآمدی و فساد رژیم سیاسیای «ایدئولوژیک» (ایدئولوژیک در همان معنای مصطلح و روزمرهی آن که به تمامی اشکال حکومت سیاسیِ غیرلیبرالی اطلاق میشود) است؟ آیا محدود کردن انتقادات ما به این موارد «خاص» کماکان باقی ماندن در سطح همان فرانمودهایی نیست که جنگیدن با آنها هیچ خللی بر سازوکارهای اصلی و عام سرمایهداری ایفا نمیکنند؟ همانگونه که نقدِ سطح فرانمودین آزادی به معنای انکار اهمیت آن نبود، نقدِ این درک فرانمودین از بحرانهای خاص نیز به معنای انکار آنها نیست؛ بههرحال، تمامی این فرایندهای عام در قالب روندهایی خاصی بر ما جلوه میکنند از جمله همین ناکارآمدیها، فسادها، تصمیمات «ایدئولوژیک» و… . نقد این درکِ فرانمودین از بحرانها به معنای نادیده گرفتن این عناصر خاص نیست، بلکه تلاش برای فرارفتن از آن و تشخیص روندهای عام در دل این عناصر خاص است.