خیزشهای امروز، انقلاب فردا
در آستانه و بهمناسبت 22 بهمن
نوشتهی: کمال خسروی
خیزشهای اجتماعی نه تنها میتوانند بر بستر خودزایندگی پراتیک چنان دامنگستر شوند که توان لحظهی انقلابی را بهدست آورند و به این لحظه فرارویند، بلکه، و عمدتاً، کمنظیرترین اوضاع و احوال اجتماعی برای آموختن، تجربهکردن و فراهمآوردن نهادهایی هستند که ویژگیهای توانِ لحظهی انقلابیاند. ویژگی برجستهی خیزشهای اجتماعی، فقط نیرویی نیست که به این خیزشها منجر شده است، بلکه نیرویی نیز هست که خودِ این خیزشها، در راستای فراهمآمدنِ توانِ لحظهی انقلابی ایجاد میکنند. در شناخت خویشاوندیِ ماهویِ این خیزشها با لحظهی انقلابی، بر متن و بر بستر جنبش اجتماعی، همچون وجوه وجودیِ این جنبش، معمولاً بُعدی نادیده گرفته میشود که، اگر نگوییم نقشی اساساً تعیینکننده دارد، دستکم انکار اهمیت آن را از هیچ نادان و هیچ نگاه خیرهسرانهای نمیتوان انتظار داشت. اینکه مسکوتنهادن و نادیدهانگاشتن این بُعد عامدانه و آگاهانه و ترفندی تاکتیکی در راه پیشبرد یک برنامهی سیاسی و طبقاتی مشخص است، یا ناآگاهانه و صرفاً بیان ایدئولوژیای محافظهکارانه و ضدانقلابی است، بیگمان در شیوهی برجستهساختنِ این بُعد نقش مهمی ایفا میکند: در حالت نخست باید حربهی ساحت ستیزهجویانهی نقد تیزتر و بُراتر و کوبندهتر باشد و در حالت دوم، ساحت روشنگرانهاش صریحتر، دقیقتر، ژرفتر، دامنهدارتر و با حوصله و صرف نیرویی بیشتر. این بُعدِ عمدتاً مفقود یا مسکوت، سازوکار و چندوچونِ زندگیِ اجتماعی جامعه برای ادامهی حیات، یا آن وجهی است که در ایدئولوژی بورژوایی و ایدئولوژیهای تقلیلگرایانهی مارکسیستی، بُعد اقتصادی نامیده میشود، همانا، و در معنای درست و دقیق و به پیروی از مارکس، شیوهی تولید و بازتولید زندگی اجتماعی. هدف ما، واردکردن این بُعد، یا در حقیقت یادآوری این امر بدیهی، در ارزیابی انقلاب و خیزشهای اجتماعی، و رابطهی تعیینکنندهی آن با جنبش اجتماعیای استکه بستر و زیستگاهِ این خیزشها و انقلاب است. میخواهیم با واردکردن این سنجه، توان برخی نگرشها به خیزشها و انقلاب در ایران را بسنجیم و وارونگی ایدئولوژیکی را که در آنها پنهان است آشکار کنیم.