مالکیت جمعی، ادارهی شورایی
نوشتهی: کمال خسروی
بنگاه در اختیار و تصرف همهی کارکنان است. سازمانِ ادارهی بنگاه، شورایی است. بالاترین و تنها مرجع تصمیمگیری دربارهی سیاستهای جاری و آتیِ بنگاه، شورای عمومیِ کارکنان است که مرکب از همهی اعضاست. این شورا که در فواصل معین بهطور منظم، و با رعایت قواعدی ساده و قابل اجرا، به دفعات در فاصلهی قرارهای منظم، برگزار میشود، شوراهای دیگری که وظیفهی اجرای تصمیمات و سیاستها و نظارت بر اجرای آنها و یا وظایف دیگری را برعهده دارند، انتخاب میکند؛ مثلاً یک شورای اجرایی. اعضای شوراهای منتخب، رأیِ برابر دارند و هرلحظه قابل عزل و تعویضاند. بدیهی است که شوراهای منتخب میتوانند در یک تقسیمِ کارِ درونی، وظایف معینی را به اعضای خود محول کنند. در شورا سلسله مراتب وجود ندارد. اعضایی میتوانند وظیفهی ارتباط با ارگانهای دیگر را بهعهده بگیرند یا بهعنوان سخنگوی شورا حلقهی ارتباطی با اعضا، نهادها یا ارگانهای بیرون از شورا باشند. نقش آنها فقط «دبیر»ی است و اولویت یا اختیارات دیگری ندارند.
ادارهی شورایی فاصلهی بین مالکان سهام (صاحبانِ تصمیم) و مجریان یا «مدیران» را از میان برمیدارد و برخلاف شرکت سهامی یا شرکت تعاونی، نقشی فعال در حفظ و تداوم ماهیت شیوهی مالکیت، همانا مالکیتِ جمعی، ایفا میکند. فقدان فاصله بین اعضا و شوراهای منتخب، بهمعنای حذف سازوکار، انتخاب و نمایندگی نیست؛ به معنای حذفِ تخصص و ضرورت نقشها و کارکردهای گوناگون نیز نیست. شورای عمومی، اعضای شوراهای مجری، ناظر، مشاور و ویژه را انتخاب، و اختیاراتی را به تناوب بهعنوان «نماینده» تفویض میکند. از اینطریق سازوکار و نهادِ «نمایندگیِ» صوری، محتوایی حقیقی مییابد. غرض از این طرح اجمالی فقط اشاره به سازوکارها یا استخوانبندی است. بدیهی است که شوراهای متعدد دیگری ضرورت خواهند داشت که وظایف مهمی، ورای اجرا و نظارت (مثلاً امور آموزشی، مراودات با جامعهی بیرون از بنگاه، امور فرهنگی و…) را برعهده خواهند داشت.