برنامهریزی سوسیالیستی
پس از فروپاشی اتحاد شوروی
نوشتهی: آلن کاترل و دبلیو. پل کاکشات
ترجمهی: یحیی مرادی
آیا ما بیش از حد مغرور نیستیم که گمان میکنیم یک طرح مناسب برای برنامهریزی مرکزی ارائه دادهایم، آن هم در جایی که «بهترین ذهنها» در اتحاد جماهیر شوروی در طی یک دوره، مثلاً ، 25 ساله (یعنی از سال 1960 یا بیشتر که مسئلهی اصلاح نظام برنامهریزی پدیدار شد، تا اواخر دهه 1980 که کل این تصور به نفع انتقال به بازار کنار گذاشته شد)، شکست خوردند؟ پاسخ ما این است، واقعاً اینطور نیست که ما خود را هوشمندتر از اقتصاددانان اتحاد شوروی بدانیم، اما ما در چارچوب همان محدودیتها کار نمیکنیم. دو درونداد اصلی فکری در طرح ما عبارتند از: (الف) مارکسیسم انتقادی و غیرجزمی و (ب) علوم کامپیوتری مدرن. ترکیب این موارد در اتحاد جماهیر شوروی سابق که «مارکسیسم» غالباً کارکردی مبهم و ضدعلمی داشت، بسیار دشوار بود. نظرات ما احتمالاً توسط حافظان ارتدوکسی انحرافی تلقی میشد … و همهنگام از سوی کسانی که نظرشان دربارهی سوسیالیسم در سالهای کلبیمسلکی برژنف شکل گرفته بود و برایشان مارکسیسم چیزی جز یک جزم متحجر نبود، سوسیالیسمی سادهلوحانه بهنظر میرسید