All posts tagged: اکوسوسیالیسم

اکوسوسیالیسم و/یا رشدزُدایی؟

اکوسوسیالیسم و/یا رشدزُدایی؟


نوشته‌ی: میشل لووی
ترجمه‌ی: مریم فرهمند


معضل در این‌جا صرفاً «اسراف بیش از اندازه در مصرف» به‌طور اعم نیست، بلکه نوع مسلط و متداول مصرفی که مبتنی است بر خرید کالاهای حاملِ اعتبار اجتماعی، اسراف عظیم، بیگانگی تجاری، انباشته‌کردن بیمارگونه‌ی اجناس و اجبار به خرید کالاهای مُد روز. جامعه‌ای جدید می‌تواند تولید را بر اساس ارضای نیازهای واقعی تنظیم کند، آغازیدن از نیازهای ضروریِ به اصطلاح «ازلی و ابدی» ــ مانند آب، خوراک، پوشاک، مسکن ــ تا خدمات پایه‌ای و اساسی مانند خدمات پزشکی، آموزش و پرورش، وسائل نقلیه‌ی عمومی و خدمات فرهنگی. اما سوال این‌جاست که چگونه می‌توانیم نیازهای واقعی را از نیازهای ساختگی، موهوم (مصنوعاً ایجادشده) و موقتی تمیز دهیم؟ نیازهای نوع آخر، تحت تأثیر دست‌کاری‌های فکری مانند تبلیغات برانگیخته می‌شوند. سیستم تبلیغات در جوامع مدرن سرمایه‌داری در تمامی حیطه‌های زندگی انسانی نفوذ کرده است: نه فقط نوعِ غذا و پوشاک، بلکه ورزش، مذهب و سیاست نیز براساس قواعد تبلیغاتی شکل می‌گیرند. تبلیغات، به نوعی تهاجمی و موذیانه چهره‌ی خیابان‌ها، صندوق‌های پستی، صفحه‌های تلویزیون، روزنامه‌ها و مناظر طبیعی ما را به‌طور مستمر تسخیر کرده است و سهم تعیین‌کننده‌ای در آفرینش عادات مصرفی اجباریِ به تصویرْ کشیده‌شده را ایفا می‌کنند. به‌علاوه در شاخه‌‌هایی از «تولید»، که از منظری انسانی نه تنها بی‌فایده، بلکه برعکس، نقطه‌ مقابلِ هرگونه نیاز واقعی جامعه‌اند، مقادیر بسیار زیادی نفت، برق، زمان کار، کاغذ، مواد شیمیایی و دیگرْ مواد خام به هدر می‌رود (و بهای تمامی این‌ [ولخرجی‌های غیرضروری] را، مصرف‌کنندگان می‌پردازند).

دفترهای مارکس و آغازگاه‌های زیست‌بوم‌شناسی مارکسیستی

آغازگاه‌های زیست‌بوم‌شناسی مارکسیستی


نوشته‌ی: گاس فاگان
ترجمه‌ی: کاووس بهزادی


آیا مارکس بوم‌شناس بود و نظریه‌ی او رویکرد منسجم نظری و عملی پیرامون بوم‌شناسی سده‌ی 21 را ارائه می‌کند؟ انتشار نسخه‌‌برداری‌ها و دست‌نوشته‌های مارکس پیرامون بوم‌شناسی در اواسط سال‌های دهه‌ی 1860 به زبان اصلی (عمدتاً به زبان آلمانی) می‌تواند سهمی در پاسخ به این پرسش ایفاء کند.
بوم‌شناسان ‌گاهی مارکس و مارکسیست‌ها را به‌‌واسطه‌ی مواضعِ غیرانتقادی‌شان درباره‌ی جامعه‌ی صنعتی و آسیب‌های آن به محیط زیست سرزنش کرده‌اند. به‌زعم میشل لووی سوسیالیست فرانسوی ـ برزیلی، مارکسیست‌ها باید با «ایدئولوژی پیشرفت تک‌خطی و پارادایم تمدن صنعتی مدرن گسست قطعی کنند». به‌رغم این‌که هنوز برخی چپ‌های مارکسیست با نظر لووی موافقند، به‌نظر می‌رسد که باور به ارائه‌ی رویکردی منسجم و توانمند برای بوم‌شناسی توسط مارکس طی دهه‌های اخیر بیش از پیش تعمیق پیدا کرده است. جان بلامی فاستر، مدافع برجسته‌ی بوم‌شناسی الهام‌گرفته از مارکسیسم مدعی است که: «امروزه تعداد اندکی از کسانی که در گفتمان پیرامون اکوسوسیالیسم مشارکت دارند، اهمیت سهم بنیادین مارکس را در نقد بوم‌شناسانه‌ی سرمایه‌داری زیر سؤال می‌برند» .