All posts tagged: انباشت

نظریه‌‌های ارزش اضافی (جلد اول) (ترجمه‌ی ‌فارسی – پاره‌ی 15) کمال خسروی

نظریه‌‌های ارزش اضافی

گمگشتگی و ابهام اسمیت در مسئله‌ی انباشت

نوشته‌ی: کارل مارکس
ترجمه‌ی: کمال خسروی


به این ترتیب اگر فرض کنیم هر سال نسبت به سال پیش‌تر مقدار بزرگ‌تری کار مصرف شود، آن‌گاه باید ببینیم تکلیف سرمایه‌ی ثابت چیست. در یک کلام: برای به‌کاربستنِ مقدار بزرگ‌تری از کار، فقط کافی نیست که فقط مقدار بزرگ‌تری از کار در اختیار و دسترس باشد، حتی فقط کافی نیست که این مقدار بزرگ‌تر قابل پرداخت باشد، یعنی بتواند مزد کارگرانش را پرداخت کند، بلکه ضروری است که وسائل کار ــ مواد خام و سرمایه‌ی استوار ــ نیز موجود و آماده باشند تا بتوانند آن مقدار بزرگ‌تر از کار را در خود جذب کنند. بنابراین باید پس از تبیین نکاتی که آ. اسمیت به آن‌ها می‌پردازد، این موضوع نیز توضیح داده شود.

نظریه‌‌های ارزش اضافی (جلد اول) (ترجمه‌ی ‌فارسی – پاره‌ی 13) کمال خسروی

نظریه‌‌های ارزش اضافی

طرفداری ریکاردو از انباشت سرمایه و رشد نیروهای بارآور

نوشته‌ی: کارل مارکس
ترجمه‌ی: کمال خسروی


در درون طبقه‌ی مولد نیز افراد واسط متعلق به حوزه‌ی تجارت نیز افزایش یافته بودند؛ اما در بین افراد مشغول به‌کار در ماشین‌سازی، راه‌آهن و معادن و ذخائر نیز؛ هم‌چنین کارگرانی که در کشاورزی به کار دامداری مشغولند و مواد شیمیایی، معدنی و غیره برای کود را تولید می‌کنند. علاوه بر این‌ها، کشاورزانی که مواد اولیه برای صنعت کشت می‌کنند، در تناسب با آن‌ها که لوازم معاش را تولید می‌کنند؛ و آن‌ها که علوفه‌ی حیوانات را تولید می‌کنند در تناسب با آن‌ها که مواد غذایی برای انسان‌ها تولید می‌کنند. بنابراین اگر سرمایه‌ی ثابت رشد کند حجم نسبی کل کاری نیز که به این بازتولید اشتغال دارد، رشد خواهد کرد. با این‌همه، آن بخشی که مستقیماً وسائل معاش تولید می‌کند، هرچند شُمار تولیدکنندگان در آن کاهش یافته است، |368| محصول بیش‌تری از گذشته تولید می‌کند. کارش مولدتر است. همان‌گونه که در سرمایه‌ی منفرد، کاهش بخش متغیر سرمایه در تناسب با بخش ثابت به‌مثابه کاهش بخش به مزد تخصیص‌یافته‌ی سرمایه پدیدار می‌شود، باید برای کل حجم سرمایه ــ در بازتولید همان محصول ــ این پدیده چنین جلوه کند که به‌طور نسبی بخش بزرگ‌تری از حجم کار اِعمال‌شده به بازتولید وسائل تولید مشغول بوده باشد تا به تولید خودِ محصولات، یعنی بازتولید ماشین‌آلات (شامل وسائل ارتباطی، حمل‌ونقل و ساختمان‌ها)، مواد کمکی (مثل ذغال و غیره) (گاز،) (روغن و غیره، قیر) (تسمه‌ها و غیره) و گیاهانی که مواد خام محصولات صنعتی را می‌سازند. شُمار کارگران کشاورزی در مقایسه با کارگران مانوفاکتور به‌طور نسبی کاهش خواهد یافت. سرانجام شُمار کارگران سازنده‌ی کالاهای تجملی افزایش می‌یابد، زیرا درآمد افزایش‌یافته، محصولات تجملی بیش‌تری را مصرف می‌کند.

جدالی دوباره بر سر یک نام: «نئولیبرالیسم»

جدالی دوباره بر سر یک نام: «نئولیبرالیسم»

مسئله چیست؟

نوشته‌ی: عباس شهرابی فراهانی


«نئولیبرالیسم» اگر چنان‌که هست صورت‌بندی شود، یعنی هم‌چون یک رژیم خاص انباشت سرمایه، توقف یا تغییرش را دیگر نمی‌توان در قالب یک مطالبه بیان کرد. پایان «نئولیبرالیسم»، مثل پایان هر رژیم انباشت دیگری، تغییری کلان است که فقط از دو مسیر می‌گذرد؛ یا در نتیجه‌ی فشارهای اجتماعی و کارگری اما به ابتکار عمل و فرماندهیِ جناحی از طبقه‌ی حاکم، که همیشه در جهت بازآراییِ منافعِ بلندمدتِ کلیتِ طبقه‌ی حاکم است حتی اگر در کوتاه‌مدت منافع بخشی از آن را به خطر بیندازد (مثل گذار از سرمایه‌داری بی‌برنامه به سرمایه‌داری کینزی)، یا با سازماندهی اجتماعی از پایین و تحکیم خودسازماندهی نیروهای کار علیه وجوه مختلف اقتصادی، سیاسی و فرهنگیِ رژیم انباشت حاکم، و به تعبیری دیگر، با امکان‌ناپذیرکردن مسیر اول. در برابرِ این دو مسیر «آشتی‌ناپذیر»، فروکاست پایان «نئولیبرالیسم» به یک مطالبه بعید است معنایی جز مشروعیت‌بخشیدن به مسیر نخست داشته باشد؛ مسیری که از قضا بخش‌هایی از طبقۀ حاکم جمهوری اسلامی در رنگ و لعاب‌های «عدالت‌خواهانه» و با لفاظی‌های ضد «نئولیبرال» بدشان نمی‌آید فرماندهی آن را به‌دست بگیرند (البته، این خوش‌بینانه‌ترین تصور از پروژه‌ی آن‌هاست. تصور واقع‌بینانه‌تر این است که این جناح‌ها مایلند از جریان منافع حاصل از خصوصی‌سازی‌ها، انشعاباتی به سمت خودشان بزنند).

جهانی‌سازی، انباشت سرمایه و خشونت علیه زنان

جهانی‌سازی، انباشت سرمایه و خشونت علیه زنان

دورنمای بین‌المللی و تاریخی

نوشته‌ی: سیلویا فدریچی
ترجمه‌ی: فاریا اسدی


از آغاز جنبش فمینیستی، خشونت علیه زنان موضوعی اساسی در سازمان‌دهی فمینیستی بوده است، و همین امر الهام‌بخش تشکیل نخستین دادگاه نمادین بین‌المللی پیرامون جرایم علیه زنان شد که در مارس 1976 در بروکسل برگزار شد. در این رویداد بین‌المللی زنانی از چهل کشور حضور داشتند و درباره‌ی مادری و عقیم‌سازی اجباری، تجاوز، لت‌وکوب، حبس در بیمارستان‌های روانی و رفتار بی‌رحمانه با زنان در زندان‌ها شهادت دادند. از آن هنگام، با تصویب قوانینی که دولت‌ها پس از کنفرانس‌های جهانی سازمان ملل درباره‌ی زنان تصویب کرده‌اند، اقدامات فمینیستی علیه خشونت چندبرابر شده است. اما خشونت علیه زنان نه تنها کم‌تر نشده، بلکه در هر چهارگوشه‌ی جهان افزایش یافته و به سطحی رسیده است که اکنون با شکل هولناک «زن‌کشی» (femicide) توصیف می‌شود. مسئله فقط این نیست که خشونت، که با شمار زنان کشته‌شده یا آزاردیده بیان می‌شود، همچنان رو به افزایش است؛ بلکه نویسندگان فمینیست نشان داده‌اند که این خشونت عمومی‌تر و بی‌رحمانه‌تر شده و در شکل‌هایی نمایان است که فقط در دوران جنگ دیده می‌شد.

انباشت سرمایه و نقش دولت

انباشت سرمایه و نقش دولت

پالایش گفتمان نقد – یادداشت پنجم

نوشته‌ی: کمال خسروی


زمانی که واگردهای سریع سرمایه به نیروی کار ناماهر بزرگی نیاز دارد که ارتش ذخیره‌ی کار بومی از عهده‌ی تأمین آن برنمی‌آید، دولت بورژواییِ لیبرال باید درها را به‌روی مهاجرت نیروی کار ناماهر بگشاید؛ و هنگامی که بحران تحقق ارزش در همان شاخه‌ی تولید، نه تنها مانع از جذب این نیروی کار وارداتی، بلکه جذب ارتش ذخیره‌ی کار بومی است، باید دم و دستگاه دولت را به جناحی سپرد که برای «حقوق بشر» ارزشی در حد غرق‌شدگانِ هر روزه در گورستان مدیترانه قائل است. . هنگامی که واگردهای سرمایه‌ای ویژه نمی‌تواند دوره‌های آموزشی بلندمدت داخلی را برای تربیت متخصصان انتظار بکشد، یا یک جهش فن‌آورانه به نیروی کار ماهر ویژه‌ای نیازمند است، دولت موظف به جذب و شکار نیروهای متخصص حاضر و آماده ورای مرزها خواهد شد. آنچه سیاست هوشمندانه‌ی مهاجرت در دولت‌های بورژوایی کشورهای مرکز سرمایه‌داری نامیده می‌شود، چیزی جز وظایف دولت بورژوایی نیست که با حلقه‌های میانجی دقیق و قابل تعقیبی به نیازهای تناسب فنی انباشت وصل شده است.

مطالعه‌ی فروپاشی تأمین اجتماعی

تنشِ انباشت‌ـ‌‌ مشروعیت در ساخت دولت مدرن ایرانی


نوشته‌ی: علیرضا خیراللهی


به همراه ریشه‌یابی مسئله‌ی عامِ تنشِ انباشت-مشروعیت، به‌صورت خاص نشان خواهیم‌داد که گره‌گاه و علت اصلی مسئله‌ی بیمه‌های اجتماعی در ایرانِ امروز، نمی‌تواند قابل تقلیل به مشکلاتی نظیرِ «بدهی‌های دولت به صندوق‌ها»، «مسائل پارامتریک و پیر شدن جمعیت»، «بیمه‌گریزی کارگران و کارفرمایان»، «عدم توازن در منابع و مصارف سازمانی»، «مدیریت غلط سازمان‌های بیمه‌گر در برخی مقاطع توسط برخی افرادِ منتسب به بعضی دولت‌ها»، «کندی رشد اقتصادی»، «بهره‌وری سازمانی ناکافی»، «مدیریت غلط سرمایه‌گذاری‌ها» و مسائلی از این دست باشد.

شکل دولت سرمایه‌داری

انباشت جهانی سرمایه و دوره‌بندی شکل دولت سرمایه‌داری


نوشته‌ی: سایمن کلارک
ترجمه‌ی: بهرام صفایی


برنامه‌ی نئولیبرالی پول‌مداری قصد داشت شکل دولت لیبرالی سده‌ی نوزدهم را بازسازی کند. به‌نظر می‌رسد این که راستِ جدید مسئول افزایش مداوم هزینه‌های دولت بوده، قدرت دولت را تقویت کرده و سازوبرگ‌های سرکوب‌گرانه‌ی آن را گسترش داده، بر لفاظی‌های لیبرالی‌اش خط بطلان می‌کشد.

پالایش گفتمان نقد: انباشت اولیه

پالایش گفتمان نقد: «انباشت اولیه»


نوشته‌ی: کمال خسروی

چهار شرط «انباشت اولیه»: 1) جدایی مولدین مستقیم از شرایط عینی تولید به مثابه‌ی عاملینی صرفاً سوبژکتیو؛ 2) تراکم و تمرکز شرایط عینی تولید در حد و اندازه‌ای معین رو در روی مولدینِ مستقیم؛ 3) رابطه‌ی مبادله‌ی آزاد ــ گردشِ پول ــ بین این دوسویه؛ 4) تمرکز شرایط عینی به مثابه‌ی ارزش‌های قائم به‌ذات، «به مثابه‌ی ارزش».

مبانی نظریه‌ی امپریالیسم رزا لوکزامبورگ

مبانی نظریه‌ی امپریالیسم رزا لوکزامبورگ

درس‌گفتاری پیرامون «انباشت سرمایه»ی رزا لوکزامبورگ – بخش دوم

نوشته‌ی : کمال خسروی

رزا لوکزامبورگ: «شِمای انباشت مارکس تنها بیان تئوریکِ آن لحظه‌ی معینی است که سلطه‌ی سرمایه به نهایت خود رسیده‌ است و این شِما، بنابراین، به همان اندازه‌ی شِمای بازتولید ساده‌اش که تنها معرف صورت‌بندیِ تئوریکِ نقطه‌ی عزیمتِ انباشت سرمایه‌داری‌ست، افسانه‌ای علمی است.»

رزا لوکزامبورگ: نقد نظریه‌ی انباشت مارکس

رزا لوکزامبورگ: نقد نظریه‌ی انباشت مارکس


نوشته‌ی: کمال خسروی

به‌نظر رزا لوکزامبورگ تئوری بازتولید ساده، نه تنها به‌هیچ وجه ویژگیِ جامعه‌ی سرمایه‌داری نیست، بلکه ویژگیِ هیچ جامعه‌ی دیگری هم نیست. در جوامع ماقبل‌سرمایه‌داری هم می‌بایست در هر دوره بیشتر از سطح دوره‌ی گذشته تولید شود. حتی در جامعه‌ی سوسیالیستی هم درهر دوره‌ی کار، ناگزیریم بیش از حدِ احتیاجِ بلاواسطه، تولید کنیم.