این زیباترین ناامیدان تاریخ
نوشتهی: اسماعیل کرمی
در این بزنگاه، از طریق یک اقدام جمعی، بهواسطهی همطنین شدن ارتعاش بدن اقلیتهای گوناگون، بدنی با ویژگیهای متفاوت ایجاد شده که در مناسبات موجود نمیگنجد، پس دست به کار خلق فضایی سازگار و مناسب بهمنظور تکثیر و نمو خود شده است، بدنی که هر روز در مواجهه با خصمهای خود چیزی تازه میآموزد و خلق میکند، مناسبات میان اجزای مختلف ماشین سرکوب را کشف و افشا میکند، ساز و برگ نظامی آنها را تحلیل میکند و برای مقابله با هر کدام چارهای میاندیشد. این بدن میفهمد ویژگی هر یک از نیروهای سرکوبگر چیست، مثلا میفهمد نیروهای زرهپوش گاردی به دلیل سنگینی ادواتشان قابلیت تحرک و دویدنشان کم است و متوسل به شلیک گاز اشکآور میشوند و به همین دلیل در مقابل از کلهقندیهای نارنجی راهنمایی و رانندگی برای خفهکردن گاز اشکآور استفاده میکند یا با پوشیدن یک دستکش معمولی گلولهی اشکآور را برمیدارد و مجدداً به سوی خودشان پرتاب میکند. این بدن هر روز در مقایسه با روز قبل از تکنیکهای تازهای برای گسترش و حرکت خود استفاده میکند، به ادوات و مبلمان شهری کارکردی جدید میبخشد و از آنها راهبند میسازد و وقتی میبیند که سطلهای زباله را از مراکز پرتنش جمعآوری میکنند، از راهبندهای بزرگتری چون اتوبوسهای شهری استفاده میکند که پس از سوختن بهراحتی قابل جابهجایی نیستند. حتی از ترافیک فرسایندهی شهر که تا پیش از این بلای جانش بود همچون ابزاری برای محافظت از خود سود میجوید، و البته در میان دود و آتش از پرفورمنس و تولید نماد و سمبل غافل نمیشود. میزان ابتکاراتی که بدن جمعی تظاهراتکنندگان هر روز به کار میبندد خیرهکننده و باورنکردنی است، این یعنی موجود زندهای در حال تقلا برای زنده ماندن است، موجودی که میکوشد در هستی بیمثال خود و در برابر خصم دیرینهاش که تنها از طریق تکهتکه کردن و پارهپاره کردن او میتواند به حیاتش ادامه دهد، پایدار بماند، یعنی در برابر خونآشامی که فقط با به انقیاد کشیدن و مکیدن خون او قادر است به حیات خود ادامه دهد. از این رو، این بدن زیبای جمعی میبایست فوراً از خون رساندن و تقویت خونآشامی که فقط و فقط با خون او زنده است دست بردارد: این زیباترین ناامیدان تاریخ باید دست به اعتصاب بزنند.