اپیدمی فیلسوف
نوشتهی: مارکو دِرامو
ترجمهی: البرز مشیری
صحیح است اگر بگوییم که ما شاهد تجربهای عظیم و بیسابقه از حیث مراقبت و انضباط اجتماعی هستیم. در حال حاضر به سه میلیارد نفر دستور داده شده که در خانه بمانند و اغلب آنها محدودیتهای وضعشده بر آزادیشان را تنها با مقاومت فعال اندکی پذیرفتهاند. چهل سال پیش، این اتفاق غیرقابل تصور بود. در بسیاری از موارد، پیشروی این تجربه کور و بیاصول است، مانند مورد هند که به دستور مودی تمام ساکنان کشور باید در خانه بمانند، علیرغم حضور صد و بیست میلیون کارگر مهاجر سیال که معمولا ناگزیرند در خیابان زندگی کنند. در بسیاری از نقاط جهان نیز محصورشدن در خانه تنها برای ثروتمندترین اقشار ممکن است؛ درحالی که در خانهماندن برای اکثریت افراد، بیکاری و گرسنگی بهبار میآورد. هند از مواردی است که این مسئله در آن مبرم است، اما واکنش طبقاتی به اپیدمی در تمام کشورها مشهود است. همانگونه که نیویورک تایمز آن را توصیف کرد، این قرنطینه، «قرنطینهی یقه-سفید» است. افراد فرادست و برخوردار از امتیاز خود را درون خانههایشان و در جوار یخچالهای پُر و اینترنت پرسرعت حبس میکنند، درحالی که باقی افراد با متروهای شلوغ جابهجا شده و شانهبهشانه در محیطهای آلوده کار میکنند. صنعت غذا، بخش انرژی، خدمات حمل و نقل و مراکز مخابراتی باید در کنار تولیدکنندگان داروهای اساسی و تجهیزات بیمارستانی به فعالیتشان ادامه دهند. جدایی مادی از افراد دیگر کالای لوکسی است که بسیاری استطاعت آن را ندارند و قوانین «فاصلهگذاری اجتماعی» هم در خدمت تعمیق شکافهای بین طبقات هستند.