بازیابی مفاهیم مبارزاتی ازیادرفته در خیزش انقلابی ژینا
نوشتهی: تارا بهروزیان
تاثیر پیوند میان سازمانیابیهای نوپای خیزش کنونی و شبکههای ریشهدار ازپیشموجود را در مناطق پیشتازی چون کردستان میتوان مشاهده کرد. تداوم تاریخی سنت مبارزه در این مناطق سبب شده که برقراری چنین پیوندی با سرعت و سهولت بیشتر و انداموارتری ممکن شود. از این رو خواستهای گروههای اجتماعی تحت ستم به صورت مشخصتر و ملوستر بروز و ظهور مییابد و همدلی و مشارکت اجتماعی وسیعی را به همراه دارد، کمیتههای محله به شکلی ارگانیک عمل میکنند و اعتصاب صرفاً امتناع از کار از سوی سوژههای اتمیزه نیست؛ الگویی که اگر میخواهیم فرصتهای تاریخی از دست نرود، باید برای بقیه مناطق ایران تکرار شود. اگرچه با ارادهگراییِ صرف نمیتوان بر موانع مادی و عدم توازن میان حرکت مناطق پیشتازی چون کردستان و دیگر مناطق ایران غلبه کرد، اما پیوند میان مبارزه برای امروز و ساخت بدیل مردمی برای فردا جز از مسیر تلاش برای اشکال گوناگون سازماندهی انقلابی، و پیوندیابی سازمانیابیهای خودانگیخته و شبکهها و تشکلهای ازپیشموجود ممکن نخواهد بود. مادیت بخشیدن به مفاهیم ازمحاقبرخاسته در هیئتی بلوغیافته و مترقی به کنش انقلابی جمعی نیاز دارد. به یاد باید داشت که شکلگیری کمیتهی محلات یا اعتصاب گرچه گامی حیاتی است اما بهخودی خود روشن نمیکند که چه بدیل یا تصویر و تصوری برای مناسبات در یک جامعهی تغییریافتهی آینده، موضوع مبارزه است و این تصویر و تصور به میانجی ایدئولوژیها (بهعلاوهی دانش، آموزش، تربیت، آداب، سنتها، تجربیات شخصی و غیره نیز) ساخته میشود و به دست فعالان آن جنبش تحقق مییابد؛ و دقیقاً در اینجاست که عنصر آگاهی انتقادی و انقلابی، چه در قالب فرد و چه در قالب نهادهای اجتماعی وظیفه دارد نقش خود را در شکلپذیری آن تصویر و تصور، و کوشش در هژمون کردن آن، ایفا کند. بیگمان پیوند نهادهای ازپیشموجود و نهادهای تازهای که باید به میانجی و نیروی خود جنبش پای بگیرند در گسترش و اعتلای این آگاهی انتقادی و انقلابی نقشی تعیینکننده خواهد داشت.