گسست از نهادهای ایدئولوژیک، مواجهه با سرکوب
انسان آبان – بخش سوم (پایانی)
نوشتهی: فرنگیس بختیاری
با تمام احترامی که برای انسان آبان قائلم، با تمام ظرفیت ضد سرمایهدارانهای که طی جنبش اعتراضی دو ساله برای آن قائلم، به نظرم، معترضین جنبش در آغاز راه کسبِ تجربهی سیاسی هستند: این تجربه که، روابط اجتماعی مبتنی بر سلطه، حتی وقتی ایدئولوژیهای خاص این رژیم را کنار میگذارد، بدون ایدئولوژی امکانپذیر نیست. روابط سفید، آزادی، میهن و دموکراسی غربی، «بالاخره یا باید مزد گرفت یا مزد داد» و… ایدئولوژیهایی هستند که با نهادها، گفتمانها و نظامِ باورهایشان، سالهاست، قبل از زمینگیرشدن ایدئولوژیهای این دژخیمان، در زیر پوست شهر رشد کردهاند و با آمدن ماهواره و اینترنت چنان قدرتی یافتهاند که نقش «اشرار» را یافتهاند. اینان اشرار و خرابکارانی هستند که پا و دست ندارند و مثل موش کور در نظام باورها نقب زدهاند و پیش میروند. چه کاری سترگ و طولانی، چپ رادیکال انقلابی ایران در واکاوی و نقد این ایدئولوژیها دارد. اما باید قبل از آن از خود بپرسد که در سه دهه تزلزل ایدئولوژیهای خاص این حاکمیت و ۲ دهه رشد دنیای مجازی و ورود موش کور ایدئولوژیهای مدرنیسم، انبان فعالیتش در نقد این ایدئولوژیها کجا و چگونه بوده است؟
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.