بیانیه
Comments 8

بیانیه

نسخه‌ی چاپی (پی دی اف)

متن بیانیه‌ی نقد به زبان انگلیسی

یک: آغازگاه

پراکسیس اجتماعی و تاریخی انسان تنها نقطه‌ی عزیمت عینی شناخت همه‌ی وجوه هستی اجتماعی و تاریخی انسان است. انتقادی و انقلابی بودن، سرشت درون‌ماندگار این پراکسیس، ضامن و متضمن تاریخیت و آفرینندگی آن‌ است.

دو: شالوده‌ها

 ماتریالیسمی استوار بر عینیت و تاریخیتِ پراکسیس اجتماعی و تاریخی انسان، شالوده‌ی دستگاه مفهومی مارکسیسم در نقد برابرایستای شناخت، جامعه و تاریخ، است: شناختِ حقیقت سلطه و استثمار، و توأمان، کنش‌گری در انکار آن؛ شناختِ ساختمان طبقاتی جامعه و تاریخ، و توأمان، مبارزه در راه براندازی طبقات و ساختار طبقاتی جامعه.

سه: سرشت و سپهرها

درون‌ماندگاری ویژگی‌های انقلابی و انتقادی در نگرش و رویکرد مارکس و مارکسیسم به جامعه، مارکسیسم‌ را از ایدئولوژی‌‌های ناکجاآبادی، تاریخی‌گری، قدرگرایی و جبرگرایی و ایدئولوژی‌های آخرالزمانی پوشیده در«علم»ی ایجابی جدا می‌کند. آزادی‌‌خواهی و عدالت‌طلبی مارکسیسم مبتنی است بر سرشت روشنگرانه و ستیزه‌جویانه‌ی آن.

مارکسیسم هم‌هنگام سه نقد است: نقد اقتصاد سیاسی، نقد بتوارگی کالایی، نقد ایدئولوژی بورژوایی و ایدئولوژی به‌طور اعم. مارکسیسم به‌مثابه‌ی نظریه، ایدئولوژی نیست؛ نقد ایدئولوژی است. مارکسیسم اقتصاد سیاسی نیست؛ نه اقتصاد سیاسی مارکسی و نه اقتصاد سیاسی مارکسیستی. مارکسیسم نقد اقتصاد سیاسی است.

چهار: گستره و ژرفا

مارکسیسم، مارکسیسم است؛ بی‌هیچ پیشوند و پسوندی. نقد مارکس و مارکسیسم در راستای استوارکردن رویکردی نظری و عملی، امروزین و توانا در نقد ایدئولوژی‌های معاصر، در قلمرو مارکسیسم است. همه‌ی دیدگاه‌ها و ره‌آوردهای نظری و سیاسی‌ پرمایه و درخشانی که رو به سوی جهانی رها از سلطه و استثمار دارند، حتی آنها که خود را بیرون از مارکسیسم تعریف می‌کنند، چنان تعارض و تنافری با مارکسیسم ندارند که نتوانند در قلمرو مارکسیسم به مثابه نقد تعریف شوند.

پنج: دیالکتیک

دیالکتیک مارکسیستی در نقد هستیِ اجتماعی و تاریخی انسان، دیالکتیکی ویژه‌ است:

1) همچون روش در دست پژوهشگر ناظر و ناقد، در شناخت تعارضات و کشمکش‌های واقعی بین نیروها و گرایش‌ها و نهادها.

 2) همچون شیوه‌ی هستی واقعی این گرایش‌های متناقض و متضاد در هیأت انتزاعاتی پیکریافته.

شش: آزادی و قدرت

همه‌ی سازوکارهایی که رو به سوی جامعه‌ای آزاد و رها از سلطه دارند، چه در پراکسیس مبارزاتی و براندازنده‌ی کنونی‌شان و چه در فرآیندِ گذاری که ظرف، حامل و وسیله‌ی ساختن جامعه‌ای آزاد و رها از سلطه باشند، چه این زمان و چه آن زمان، چه به‌لحاظ نظری و چه در تحقق نهادین‌شده‌ی فردی و گروهی یا سیاسی و سازمانی، باید امکان و داعیه‌ی نمایندگی انحصاری حقیقت، داعیه‌ی نمایندگی انحصاری طبقه و نیروی براندازنده‌ یا سازنده را انکار کنند. هر شرطی در آزادی بی‌قید و شرط اندیشه و بیان، هرچند کوچک و به هر بهانه‌ای، نطفه و دانه‌ای است که روزی مجال بالیدن به هیولای تنومند و قدر قدرت استبدادی سلطه‌گر را خواهد یافت.

هفت: چشم‌انداز

جهانی که شکوفایی انسان در آن، رها از همه‌ی بندهای سلطه و استثمار نژادی، قومی، طبقاتی و جنسی، شرط شکوفایی همگان است؛ جهانی که در آن، انسان‌ها بخواهند و بتوانند شرایط زیست و ادامه‌‌ی زیست خود را در ارتباطی آزادانه و آگاهانه و صلح‌آمیز با همنوعان خود و در ارتباطی خویشاوندانه و آشتی‌جویانه، و نه ویرانگرانه و ستیزجویانه، با طبیعت تولید و بازتولید کنند و قدرت و ظرفیتِ همزادان و هموندانِ اندیشه و عمل‌شان را در این راه به‌کار بندند، نه تنها امکانی واقعی است، بلکه تنها بدیل رهایی انسانی از بربریتی است که اینک به دوزخ زندگی ما مبدل شده است. ناممکن خواندن این جهان، افسانه و ترفندی ایدئولوژیک بیش نیست، که طراحان، مروجان و پاسدارانش، خدایان، آتش‌افروزان و نگهبانان دوزخ زندگی امروزین جهان مایند.

هشت: دستور کار

بهترین، انقلابی‌ترین و نبوغ‌آمیزترین نظریه، بدون پیوند اندام‌وار با نبض، متن و کنشگران یک جنبش اجتماعی و سیاسیِ واقعی، به‌طور بلاواسطه، هیچ هوده‌ای ندارد.

لینک کوتاه شده:https://wp.me/p9vUft-4d

۱ دیدگاه

  1. بازتاب: بیانیه تارنمای نقد | مجله هفته

  2. ح.نورانی says

    مارکسیسم یک ابزار است در فلسفه، اجتماع، اقتصاد و تاریخ مانند ریاضی در علوم.
    مارکسیست را به ایدئولوژی تبدیل کردن شاید آوردن آن در سطح مذهب اشتباه باشد.

  3. نقد بت وارگی مشوق به بودن بهتر
    با سلام و سپاس و امید موفقیت
    تا خواستم نگاهی افکنم گزینه رفاقت و مرتبط بودن پرانیده شد ، اکنون گزینه های درخواست دوستی یا دنبال کردن یا پسندیدنی ، بنا به اشیاقم به دیدن شما در صفحه نمی بینم یا ناتوانم که ببینم لطفا راهگشایی یا راهنمایی بفرمایید
    تیمور ذوفنون

  4. ناشناس says

    دوستان عزیز،
    نمی‌شود در سایت «نقد اقتصاد سیاسی» نوشت و پس از آن سایت «نقد» را راه انداخت بدون اینکه مشخص کنید چه چیزی باعث شده این سایت را راه بیندازید و در «نقد اقتصاد سیاسی» دیگر ننویسید. بهتر است اگر دلایل سیاسی، نظری یا هر چیز دیگری وجود دارد آن را مطرح کنید. از همین «پراتیک»تان شروع کنید به نوشتن.
    با آرزوی بهروزی

    • دوست عزیز. با سپاس از لطف شما. امیدواریم «پراتیک» ما مشروعیت و ضرورت این رسانه را آشکار کند. در عین حال برای آرشیو نشریات و انتشارات قدیمی «نقد»، دست کم ده سال است که سایت naghd.info موجود است.

  5. این سایت -https://naghd.com- بهترین هدیه ای بود که به ۸ مارس داده شد. مبارک باشد.
    رويكردها و نثر آشنا و نيز تداوم مقالات نشان ميدهد اين سايت بازگشت همان سایت قديمي نقد است که به رسم اتفاق در اینترنت دیده ام سايتي با نام naghd.info .
    باسپاس از – گرام كمال خسروي- که سي سال قبل ، نقد انقلابي و انتقادي را در همان روزهاي آغازين اختناق جان بخشيده است و با متوني ارزشمند و ماندني، پيوسته رهنمود داده است كه نه بر سر ، نه بر برپا بلکه بر زیبندگی و زایندگی پراتیک تکیه کنيم و با ورود و توجه به نقد ، نقد ، نقد…..و مهمترین آن ، نقد ایدئولوژی راه خودرابیابيم.
    مطالعه و مقايسه اين سايت با سایت قدیمی نقد مويد آن است كه نويسنده با ایثار تمامِ سالها و لحظات زندگیش بر مبحث نقد راهش را همچنان ادامه داده است ،، بدون آنكه جوياي نام يا شهرت باشد ، سالها ركود و سكوت اورا به سكون نكشانده، يك دم نايستاده ، راه هاي متعدد نرفته ، بنيان هاي تئوريك ماركس را رها نكرده و به تدوین آثاری پرداخته که با دست گذاشتن برستيزه گري و روشنكري نقد در حوزه های اقتصاد سیاسی ، بت وارگی و ایدئولوژی ، بلاشک نقد انقلابی و انتقادي را در نهاد و ذهن ما نهادینه خواهد کرد . ما ارزش این گنج را میدانیم و میدانیم شناخت نقد دراین سه حوزه سلاحی به ما میدهد که هر کجای این جنبش ایستاده ام با ذره بین آن ، پشت پدیدارها را ببینیم و در هر جا و هر لحظه بر زمین سخت واقعیت و جریان رونده پراتیک ، کنار مردم – نه جلو آنها و نه عقب آنها – بمانیم .
    به درستي كه :
    «مي ‌توان الگويی را تصور كرد كه بنا بر آن ماركسيسم چيزی جز ماترياليسم تاريخی و به تعبير روشن‌تر سراسر ، چيزی جز نقد نظراً و عملاً توأمانِ اشكال زندگی اجتماعی و تاريخی انسان و از آن‌جا بيان پراتيک انتقادی و انقلابی ‌‌نيست. در مرحله‌ی كنونی زندگی اجتماعی و تاريخی انسان، ماركسيسم چيزی جز پراتيک نقد سرمایه‌داری نيست.»
    اننظا ر داريم خسروي گرام و ساير دوستانش در سايت نقد در اين شرايط خاص منطقه ، در هر گام نظرا» و عملا ، نو زايش جنبش مردم را نه تنها در ايران كه در منصقه ببيند ، بشنوند و صدايش باشند.
    سايت نقد را مي خوانيم و حمايت ميكنيم با اداي احترام به گرام خسروي عزيز كه پس از سال ها ، ركود تئوريك را شكست و قلمرو ماركس را غناي جديد بخشيده است .
    اما چرا تزهاي ١١ گانه طرح شده در مقاله » چرا ماركسيسم » خلاصه شده اند؟! با دوستان، اين تزها را مانيفست آزادي و عدالت اجتماعي نام داده بوديم تزهايي كه عصاره نظرات نوبسنده آن بوده و ظرفيت آن را دارند راه گشا وحدت چپ باشند .

    • دوست ارجمند و گرامی
      همانطور که به درستی نوشته اید، بندهای «بیانیه» فشرده‌ی ترهایی هستند که در «چرا مارکسیسم؟» طرح شده بودند. در صورتببدی تازه، کوچکترین تغییری در زبان، معنا، پیام و تعهد تزها پدید نیامده است. در صورتبتدی پیشین، گزاره‌ی اصلی برخی تزها با جملاتی تشریحی یا توصیفی همراه شده بود. آن متمم ها، که در عرضه ی تزها بنام یک نویسنده، مجاز بود، ممکن است در عرضه شان به عنوان «بیانیه»ی یک رسانه ی تازه، عرصه‌ی تاویل را برای دریافت ها و رویکردهای دیگر تنگ کند. به عنوان نمونه، در «چرا مارکسیسم»، در تز مربوط به دیالکتیک حوزه های شناخت از یکسو و سپهرهای واقعیت دیالکتیکی از سوی دیگر، با دقت بیشتری برشمرده شده بودند. در «بیانیه» این توضیحات حذف شده اند تا راه را برای دریافت ها و برداشتهای دیگری که می‌توانند موضوع کار و مبارزه ی نظری باشند، بازتر کنند.
      با سپاس و احترام
      کمال خسروی

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

این سایت برای کاهش هرزنامه‌ها از ضدهرزنامه استفاده می‌کند. در مورد نحوه پردازش داده‌های دیدگاه خود بیشتر بدانید.